ضعيف العقل به
فرد كند ذهن و كم هوش، همچون ابله، خرفت و احمق اطلاق مىشود.[1] تفاوت چنين فردى با
ديوانه آن است كه ضعف عقل؛ يعنى عقب ماندگى ذهنى ناظر به اختلال در رشد طبيعى قواى
ادراكى است؛ برخلاف جنون كه نوعى بيمارى روانى ناشى از اختلال در فعاليت طبيعى
قواى ادراكى مىباشد؛ بى آنكه در رشد قواى طبيعى توقفى روى داده باشد.[2] از احكام
آن در بابهاى صلات، جهاد، حجر و نكاح سخن گفتهاند.
ضعف عقل و
نماز: در تكبير چهارم نماز ميّت براى ميّت ضعيف العقلى كه حق را از باطل تشخيص
نمىداد و بدون توجه و التفات، اعتقادات اهل باطل را باز مىگفت، اين گونه دعا
مىشود: «اللهُّمَ اغفِر لِلَذِينَ تابُوا و اتَّبَعُوا سَبيلَكَ وَ قِهِمْ عَذابَ
الجَحيمِ؛[3] خدايا! كسانى را كه توبه كردند و راه تو را پيمودند بيامرز و آنان را
از عذاب دوزخ بازدار».
ضعف عقل و حجر:
انسان كم خردى كه در داد و ستد قدرت مصلحت انديشى ندارد و به راحتى فريب مىخورد،
از تصرف در اموالش ممنوع است[4]( سفاهت).
ضعف عقل و
ولايت: چنانچه پدر يا جدّ پدرى ضعيف العقل باشد، ولايتش ساقط مىشود.[5]
ضعف عقل و
جهاد: از ديوانه و نيز ضعيف العقل همچون ابله، جزيه( جزيه) گرفته نمىشود؛[6] چنان
كه در جنگ با كفّار، افراد ضعيف العقل در صورت نجنگيدن با مسلمانان، كشته
نمىشوند.[7]