صنج در عربى در
دو معناى نخست به كار رفته و معناى سوم در اصل همان چنگ فارسى (نوعى ساز رشتهاى
بسيار قديمى) است كه به زبان عربى برگردان و معرّب شده است.[3] از احكام آن در باب
تجارت و حدود و نيز در پاسخ به استفتائات سخن گفتهاند.
صنج به معناى
چنگ و دايره زنگى از آلات لهو( آلات لهو) به شمار مىرود كه استفاده و نيز گوش فرا
دادن به آن حرام است؛[4] ليكن در باره صنج به معناى نخست، از فقهاى پيشين، كلام
صريحى كه بيانگر مصداق آلت لهو بودن آن باشد، يافت نگرديد. از اين رو، برخى، مصداق
آلات لهو نبودن آن را به فقها نسبت داده و خود بر آن فتوا دادهاند.[5] برخى ديگر،
آن را از آلات مشكوك بر شمرده و گفتهاند: به جهت شك در مصداق بودن آن براى آلات
لهو، استفاده از آن جايز است.[6] بعضى نيز آن را از آلات مشترك(آلات مشترك) بر شمرده
و به جواز استفاده از آن در عزادارى تصريح كردهاند؛[7] ليكن برخى معاصران، آن را از
آلات لهو بر شمرده و استفاده از آن را حتى در عزادارى حرام دانستهاند.[8]