در كلمات فقها به تبع روايات با اضافه به رحم يا ارحام مىباشد(صله رحم).
در برخى
روايات، واژه صله با اضافه به امام عليه السّلام و نيز شيعيان به كار رفته است. در
روايتى از امام كاظم عليه السّلام آمده است: «كسى كه توانايى صله ما را ندارد، به
شيعيان تهى دست صله كند» و در حديثى ديگر از امام صادق عليه السّلام آمده است:
«كسى كه به صله ما قادر نيست، به دوستان نيكوكار ما صله كند كه پاداش صله ما براى
او نوشته مىشود».[2]
[1]لسان العرب و مجمع البحرين ، واژه «وصل»
[2] وسائل الشيعة 9/ 475 ـ 476 .
صله رحم
صِلَه رَحِم: احسان و نيكى كردن به نزديكان.
مراد از صله در
اين جا مطلق احسان و نيكى است، هرچند با سلام كردن و ديدار با يكديگر كه بر حسب
عادات و رسوم، مختلف است.[1]مراد از «رحم» خويشاوندان نسبى است كه از راه ولادت
منتسب به انسان اند ـ نه دامادى و شير خوردن ـ مانند برادر و خواهر نسبى، عمو،
عمّه، خاله، دايى و فرزندان آنان. برخى، رحم را به محارمى كه ازدواج با آنان حرام
است، اختصاص دادهاند.[2] از عنوان ياد شده به مناسبت در بابهايى چون هبه، نكاح و
شهادت سخن گفتهاند.
اهميت صله رحم:
خداوند در قرآن كريم، قطع رحم را همپاى «افساد در زمين» نكوهش كرده است3 و در جايى
ديگر، ارحام را در رديف خود شمرده و به پروا كردن از خود و ارحام فرمان داده است[4]
هر دو سياق، نشانگر عظمت و اهميت صله رحم است. در روايات فراوان نيز بر صله رحم
تأكيد و براى آن فوايد زيادى شمرده شده است. امام باقر عليه السّلام مىفرمايد:
«صله رحم اعمال انسان را پاك، اموال را زياد، بلا را دفع و حساب را آسان مىكند و
اجل را به تأخير مىاندازد»[5] امام صادق عليه السّلام مىفرمايد: «نخستين گوينده
در قيامت رحم است كه مىگويد: پروردگار من! هر كه در دنيا مرا وصل كرد [ صله رحم
به جا آورد] تو امروز بين خود و او