رخصت عبارت است از اينكه شارع پس از الزام مكلّف به انجام دادن كارى يا نهى از آن، در راستاى تسهيل و تخفيف بر وى و رفع مشقت از او، اجازه ترك يا فعل آن را در شرايط و موقعيت خاص صادر كند.(1)برخى، آن را به حكم ثابت بر خلاف دليل به جهت عذر (مشقت و حرج)(2)و برخى ديگر به اباحه فعل به جهت شدت نياز به آن(3)تعريف كردهاند.
مقابل رخصت، عزيمت(--> عزيمت)قرار دارد.
اقسام:برخى، رخصت را به چهار قسم تقسيم كردهاند: واجب، مانند رخصت خوردن مردار به مضطر( -->اضطرار)؛ مستحب، مانند رخصت مقدم داشتن غسل جمعه در روز پنج شنبه به كسى كه بيم عدم دسترسى به آب در روز جمعه دارد؛ مكروه، مانند رخصت تقيّه در مستحبات در جايى كه بر اثر ترك آن، ضررى متوجه شخص نشود و خوف اشتباه بر عوام باشد؛ و مباح، مانند بيع عريّه(--> بيع عريّه)، استنجا با سنگ(--> استجمار)و اظهار كلمه كفر هنگام اكراه بر آن بنابر قول مشهور.(4)
مصاديق:براى رخصت در ابواب مختلف فقه، مصاديق بسيارى ذكر شده است، مانند رخصت در تأخير نماز اول وقت به مسافر و بيمار بنابر قول به عدم جواز تأخير بدون عذر؛(5)رخصت در ترك نماز جمعه ـ در فرض وجوب آن ـ به مسافر، بيمار و زن(6)( -->نماز جمعه)؛ رخصت در استفاده از خمس و تصرف در آن در موارد و مواقع خاص از قبيل دوران غيبت به قول برخى(7)و در مناكح، مساكن و متاجر به قول مشهور(8)( -->خمس)؛ رخصت در خوردن ميوه