پس از بازگشت از حج، از نظر مالى توانايى اداره زندگى خود و خانوادهاش را داشته باشد؛ به گونهاى كه بر اثر هزينه كردن دارايى خود در امر حج، پس از بازگشت از ابتلا به تنگدستى بيم نداشته باشد.(1)از آن در باب حج سخن گفتهاند. در اينكه در تحقق استطاعت مالى رجوع به كفايت شرط است يا نه، اختلاف است. اكثر قدما و بسيارى از معاصران آن را شرط مىدانند.(2)
در استطاعت حج بذلى(--> حج بذلى)رجوع به كفايت شرط نيست، جز در صورتى كه بذل، مكمّل استطاعت باشد يا آنكه گزاردن حج موجب حرج و مشقت پس از آن گردد، مانند كسى كه كسب و كارش تنها در ايام حج است.(3)
(--> استطاعت)
رجوليت --> مرد
رحم
رَحِم: محلّ تكوّن و رشد جنين در جنس مؤنّث/ خويشاوند نسبى.
از رحم به معناى نخست در باب نكاح و نيز در بخش مسائل مستحدثه سخن گفتهاند.
خونى كه از رحم خارج مىشود يا حيض(-->حيض)است يا استحاضه(--> استحاضه)و يا نفاس(--> نفاس)و هريك داراى احكام خاصى است؛ هرچند حيض و نفاس در بسيارى از احكام مشتركاند.
از عيبهاى زن كه در صورت جهل مرد به آن قبل از عقد نكاح، موجب ثبوت حق فسخ براى او مىشود قَرَن است كه عبارت است از روييدن گوشت اضافى و يا به قولى، روييدن استخوانى بسان دندان در دهانه رحم كه در هردو صورت مانع آميزش مىگردد(1)( -->ازدواج).
بارورسازى رحم با روش گرفتن نطفه شوهر و تزريق آن به رحم زن يا تركيب آن در بيرون از رحم و انتقال آن به رحم همسر جايز است؛ ليكن اگر