زيرا ملاك، طلوع واقعى فجر است و مشاهده يكى از راههاى علم به تحقق آن مىباشد و در نتيجه قابل مشاهده بودن موضوعيتى ندارد و از هر راهى كه بدان علم حاصل شود كفايت مىكند.
بحث فوق در كلمات قدما و متأخران مطرح نشده است. برخى معاصران و نيز بعضى ديگر از فقهاى قريب به اين عصر آن را مطرح كرده و قائل به قول نخست شدهاند؛(2)هرچند ساير معاصران آن را نپذيرفته و قائل به قول دوم شدهاند.(3)
شبه عمد
شِبه عمد: از اقسام جنايت.
جنايت به لحاظ قصد و عدم قصد آسيب رسانى، به عمد، شبه عمد و خطا تقسيم مىشود. جنايت عمدى عبارت است از جنايت فرد عاقل و بالغى كه قصد ارتكاب فعل و نيز آسيب ايجاد شده به سبب آن را داشته باشد. جنايت شبه عمد كه از آن به «شبه خطا»، «عمد خطا» «خطاى عمد»، « عمد شبيه خطا» و «خطاى شبيه عمد» نيز تعبير مىشود، عبارت است از جنايت فرد عاقل و بالغى كه قصد ارتكاب فعل منجر به آسيب را داشته، ليكن قصد آسيب زدن را نداشته است، مانند اينكه استادى شاگرد خود را به قصد ادب كردن بزند و شاگرد به طور اتفاق بر اثر آن بميرد(1)( -->جنايت). از احكام آن در بابهاى ارث، شهادات، قصاص و ديات سخن گفتهاند.
حكم:جنايت شبه عمد يا موجب از بين رفتن عضو فرد آسيب ديده مىشود يا منفعت وى از قبيل بينايى و شنوايى و يا كشته شدن او. در هر سه صورت، جنايت شبه عمد موجب ثبوت قصاص بر جانى نمىگردد، بلكه ديه ثابت مىشود(--> ديات). در قتل شبه عمد كفاره نيز ثابت مىشود و كفاره آن به قول مشهور مرتّب (آزاد كردن برده و در صورت عدم امكان آن، دو ماه پى در پى روزه گرفتن و با عدم امكان آن، اطعام شصت فقير) است(--> قتل).
(1)القواعد و الفوائد 1/ 345 ـ 347 ؛ جواهر الكلام 43/ 3 ـ 4