فرمود: «هركس مؤمنى را خوشحال كند، مرا خوشحال كرده است و هركس مرا خوشحال كند، خدا را خوشحال نموده است».(2)و نيز در سخنى ديگر فرمود: «محبوبترين اعمال نزد خداوند عزوجل، شاد كردن مؤمنان است».(3)از امام عسكرى عليه السّلام نقل شده كه فرمود: «اظهار سرور و شادمانى نزد فرد غمگين خلاف ادب است».(4)
قضاوت كردن در حالت دل مشغولى به چيزى كه مانع تمركز فكر و پراكندگى حواس مىگردد، مانند خوشحالى از رخداد مشغول كننده دل، مكروه است.(5)
از جمله گناهان، اظهار شادى از اندوه مؤمن و ابراز ناراحتى از خوشحالى او است.(6)
شاذّ
شاذّ: نادر، مقابل مشهور.
عنوان شاذّ در فقه گاه با قول به كار مىرود و گاه با قرائت و در علم درايه همراه حديث به كار مىرود.
حديث شاذّ:مراد از «حديث شاذ» نزد فقها حديثى است كه فقها بدان عمل نكردهاند؛ هرچند روايت صحيح و بدون معارض باشد(--> حديث شاذّ).
قرائت شاذّ:مراد از «قرائت شاذّ» قرائتى از قرآن است كه خلاف قرائت متواتر و مشهور باشد(1)(--> قرائات متواتر).
شاذروان
شاذرْوان: پيش آمدگى پايه ديوار كعبه.
در قسمت پايين ديوارهاى كعبه سنگ نماى كم عرضى وجود دارد كه مقدارى از ديوار بيرون زده است. از اين برآمدگى به شاذروان تعبير مىكنند. نقل كردهاند: در پى سيلى كه پيش از بعثت در مكه جارى گشت و كعبه را ويران نمود،
(1)ذكرى الشيعة 3/ 305 ؛ تذكرة الفقهاء 3/ 141 ؛ جواهر الكلام 9/ 291 ـ 292 .