سوسمار از مسخ شدگان(--> مسوخ)و حرام گوشتان است.(1)

كفّاره كشتن سوسمار در حال احرام(--> احرام)بنابر قول مشهور يك بزغاله نر است.(2)برخى قدما كفّاره آن را بره نرى كه از شير گرفته شده و چرنده است دانسته‌اند.(3)

سوغات --> هديه

سوق العطّارين --> زُقاق العطّارين

سوق؛ قاعده --> قاعده سوق

سوگند --> قَسم

سوگوارى --> عزادارى

سوم

سَوم: عرضه كالا براى فروش/ چريدن حيوان.

از سَوم به معناى نخست در باب تجارت سخن گفته‌اند.

از آداب تجارت، آغاز كردن صاحب كالا به عرضه آن براى فروش است.(1)عرضه كالا براى فروش در بين الطلوعين (طلوع فجر تا طلوع خورشيد) كراهت دارد.(2)

داخل شدن در معامله ديگرى بنابر قول مشهور مكروه است.(3)برخى آن را حرام دانسته‌اند.(4)مراد از آن از ناحيه خريدار آن است كه پس از گفت و گو و توافق فروشنده و خريدار بر معامله كالايى، پيش از عقد، فرد سومى با پيشنهاد بهاى بيشتر، فروشنده را نسبت به فروش كالا به او ترغيب نمايد، و از ناحيه فروشنده آن است كه فروشنده دوم با عرضه كالاى مرغوب‌تر با همين قيمت يا همانند آن با قيمت كمتر، نظر خريدار را نسبت به خريد كالاى خود جلب كند.(5)معامله مزايده‌اى از اين حكم مستثنا است، مگر پس از پايان زمان مزايده و توافق فروشنده با خريدار و ورود در معامله(6)(--> مزايده)؛ چنان كه حرمت يا كراهت دخول در معامله ديگرى پس از توافق يا در آستانه توافق قرار گرفتن مى‌باشد و قبل از آن، حرام يا مكروه نيست.(7)

• (1)جواهر الكلام 22/ 463
• (1)مسالك الأفهام 11/ 517 ؛ جواهر الكلام 6/ 82 و 36/ 324
• (2)456
• (2)جامع المدارك 2/ 590 ؛ جواهر الكلام 20/ 243
• (3)459
• (3)إشارة السبق/ 128 ؛ غنية النزوع/ 163 ؛ الكافى فى الفقه/ 206 .
• (4)المبسوط 2 / 160 ؛ كتاب السرائر 2 / 235
• (5)التنقيح الرائع 2/ 38
• (6)جواهر الكلام 22/ 459
• (7)الروضة البهية 3/ 296