responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ فقه فارسي نویسنده : موسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامي    جلد : 4  صفحه : 533

چارپايان ديگر كه سُمشان شكاف دار است، مانند شتر، گاو، گوسفند و آهو نمى‌شود(4)( -->سرگين).

سماع

سَماع: شنيدن(-->شنيدن)/ از راههاى تحمّل حديث(--> تحمّل حديث)/ غنا( -->غناء).

سمت --> جهت

سمحاق

سِمْحاق: جراحتى كه از گوشت عبور كرده و به پوشش نازك استخوان رسيده است.

سمحاق چهارمين مرحله از مراحل هشت گانه شجاج (جراحت سر و صورت) است(--> شجاج)و از آن در باب قصاص و ديات سخن گفته‌اند.

در سمحاق قصاص ثابت است.(1)ديه سمحاق در سر و صورت چهار شتر است.(2)

(--> جراحت)

سَمحه و سَهله --> تَيسير

سمسارى --> دلالى

سَمعَله --> تسميع

سمعه

سُمعه: انجام دادن كار نيك به انگيزه شنيدن مردم.

سمعه عبارت است از اينكه انسان عملى نيك همچون اطعام به ديگران و خواندن نماز اول وقت به جماعت در مسجد را نه براى خدا، كه براى شنيدن مردم و مشهور و عزيز شدن نزد آنان، انجام دهد. تفاوت سمعه با ريا آن است كه ريا انجام دادن عمل به انگيزه ديدن مردم مى‌باشد.(1)از آن به مناسبت در باب طهارت و صلات سخن گفته‌اند.

شرط صحّت عمل عبادى، اخلاص است؛ از اين رو، چنانچه انگيزه عبادت يا جزء انگيزه، سمعه باشد، عمل باطل است؛(2)چنان كه ريا هم همين حكم را دارد(-->ريا).


نام کتاب : فرهنگ فقه فارسي نویسنده : موسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامي    جلد : 4  صفحه : 533
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست