لباس يا چيزى كه در آن منفعت است، مانند شرط مصالحه(--> صلح)يا بيع محابات(--> بيع محابات)و يا چيزى كه در آن غرض عقلايى وجود دارد، مانند شرط نظافت مسجد. شرط زيادى عينى يا حكمى كه ماليت دارد، مانند قسم دوم و سوم موجب تحقق ربا مىشود. در تحقق ربا با شرط زيادى حكمى كه ماليت ندارد، اختلاف است؛ چنان كه در ثبوت ربا در شرط زيادى حكمى كه از ناحيه اجل قرار دادن براى يكى از دو عوض در بيع نسيه حاصل مىشود، اختلاف است؛ هرچند مشهور قائل به تحقق ربا با آن هستند.(24)
پولهايى كه امروزه در بازار جريان دارد از جنس نقدين به شمار نمىروند؛ از اين رو، ربا در آنها جريان ندارد(--> پول).
مستثنيات:از حرمت ربا؛ خواه معاملى يا قرضى، اشخاص زير استثنا شدهاند و حكم ربا بين آنان جارى نمىشود: پدر و فرزند؛ مولا و برده؛ زوج و زوجه؛ اعم از زوجه دائم و موقّت بنابر قول اكثر، بلكه مشهور.(25)همچنين گرفتن ربا از كافر حربى(--> اهل حرب)جايز است؛ ليكن دادن ربا به او براى مسلمان حرام است. بنابر قول مشهور، ربا گرفتن از كافر ذمّى( -->اهل ذمّه)حرام است.(26)برخى گفتهاند: ممكن است مراد از نفى ربا بين مسلمان و كافر حربى اين باشد كه مال كافر حربى غنيمت مسلمانان به شمار مىرود؛ از اين رو، گرفتن آن از هر راه ممكن براى مسلمان جايز است، نه نفى آن از سنخ نفى ربا بين پدر و فرزند.(27)
راههاى فرار از ربا:فقها براى فرار از ربا راههايى ذكر كردهاند كه برخى از آنها عبارتند از:
1. فروختن كالا به طرف مقابل در برابر كالايى از جنس ديگر؛ سپس خريدن كالاى طرف مقابل به بهاى دريافتى در معامله نخست. براى مثال كسى كه مىخواهد يك كيلو گندم را در برابر دو كيلو جو به ديگرى بفروشد براى فرار از ربا يك كيلو گندم را در برابر يك كيلو برنج به او مىفروشد و سپس دو كيلو جو را از وى به يك كيلو برنج مىخرد.