اگر كسى در ملك خود يا هر محل مُجاز چاهى بكند و ديگرى در آن سقوط كند، چاه كَن ضامن نيست؛ اما اگر در ملك ديگرى بدون اذن صاحبش و يا در مسير آمد و شد مردم چاهى بكند و كسى در آن بيفتد، ضامن است، مگر آنكه كندن چاه در راه در راستاى مصلحت عمومى باشد كه در اين صورت، برخى قائل به عدم ضمان وى شدهاند.(2)
سكته
سكته: گرفتگى و انسداد رگهاى قلب يا وقفه در رسيدن خون به مغز و نرسيدن اكسيژن به سلولهاى عصبى آن/ سكوت اندك(--> سكوت).
از سكته به معناى نخست به مناسبت در باب طهارت سخن گفتهاند.
تعجيل در تجهيز (غسل، كفن و دفن) ميّت مستحب است؛ ليكن در مواردى همچون سكته، در صورت مشكوك بودن مرگ، تاحصول اطمينان به آن، بايد صبر كنند. زمان انتظار سه روز است و پس از سه روز بايد ميّت تجهيز شود.(1)
سُكر --> مستى
سكركه
سُكُركَه [= اُسكُركَه]: فقّاع.
سكركه به قول برخى لغويان به معناى فقّاع است.(1)برخى ديگر از اهل لغت آن را به شراب مست كننده بر گرفته شده از ذرت تعريف كردهاند. بنابر اين تعريف، مرادف فقّاع نخواهد بود.(2)ليكن اين واژه در كلمات فقها مرادف فقّاع به كار رفته است(3)(--> فقّاع).
سكنى
سُكنى: سكونت دادن كسى در ملك خود به رايگان/ اقامت گزيدن در مكانى.