براى وضو يا تيمّم به آب يا خاك دسترس ندارد، ساقط است؛ هم ادا و هم قضاى آن.(1)
نماز از زنى كه خون حيض يا نفاس ديده ساقط است؛ همچنين از عاقل بالغى كه ديوانه شده يا هوشيارى كه بيهوش شده است. نماز جمعه از پير، بيمار و مسافر ساقط است(--> نماز جمعه).
2. روزه:روزه از پير مرد و پير زنى كه توان گرفتن آن را ندارند يا بر ايشان مشقت غير قابل تحمل دارد ساقط است؛ چنان كه از بيمارى كه روزه گرفتن براى او زيان دارد؛ همچنين از مسافر با شرايطى ساقط مىباشد(--> سفر).
3. تكليف اوّلى:تكليف اوّلى هنگام ضرورت ساقط و تكليف ثانوى جايگزين آن مىشود، مانند خوردن مردار براى مضطر كه حكم اوّلى آن حرمت است و در حال اضطرار تبديل به جواز مىشود و يا اظهار كفر براى مسلمان كه در حال تقيّه جايز است(--> تقيّه).
4. مهر:چنانچه زوجه قبل از دخول طلاق داده شود، نيمى از مهرش از ذمّه زوج ساقط مىگردد( -->مهر).
5 . نفقه زوجه:نشوز زوجه موجب سقوط نفقه او از ذمّه زوج است( -->نشوز).
6 . حدود:حدود با شبهات ـ مانند جهل به حكم يا موضوع ـ ساقط مىشود( -->قاعده درء)؛ چنان كه توبه بزهكار قبل از اقامه بيّنه( -->بيّنه)و نيز انكار پس از اقرار به گناهِ موجب رجم(--> رجم)از اسباب سقوط حدّ است( -->حدود).
7. جزيه:با اسلام آوردن كافر ذمّى، جزيه از او ساقط مىشود( -->جزيه).
ب. حق:از ويژگيهاى حق، قابليت آن براى اسقاط است( -->حق). سبب سقوط يا عام است كه نوع حقوق را دربر مىگيرد، مانند شرط سقوط در ضمن عقد(--> شرط ضمن عقد)و اسقاط توسط صاحب حق، و يا خاص كه در بعضى حقوق جريان دارد، مانند جدا شدن دو طرف معامله در خصوص حق خيار مجلس(--> خيار مجلس)؛ تصرف در مال خريدارى شده كه موجب سقوط خيار مىگردد(--> خيار)و سوگند خوردن منكر كه موجب سقوط حق دعو( -->دعوا)مىشود.
(1)المعتبر 1/ 379 ؛ قواعد الأحكام 1/ 238 ؛ جامع المقاصد1/486