از سوى حاكم شرع تعزير(--> تعزير)مى‌شود.(2)

به قول مشهور، چنانچه كسى گوشت حلالى را با سپرز كباب كند، در صورتى كه گوشت در زير سپرز و سپرز شكافته شده باشد، گوشت نيز حرام مى‌گردد؛ اما اگر گوشت بالاى سپرز باشد يا سپرز شكافته نشده باشد، گوشت بر حليّت خود باقى است.(3)برخى قدما در صورت پايين‌تر بودن گوشت از سپرز، مطلقا قائل به حرمت شده‌اند؛ خواه سپرز شكافته شده باشد يا نه.(4)

برخى گفته‌اند: حرمت گوشت در فرض بالا بودن سپرز و شكافته شدن آن مقيد به صورتى است كه جريان خون از بالا به پايين و آميخته شدن آن با گوشت امكان‌پذير باشد. بنابر اين، با قطع به عدم امكان آن، گوشت محكوم به حليت است؛ هرچند زير سپرز باشد.(5)

ستاره

ستاره: اختر؛ هر يك از اجسام نورانى آسمان كه در شب مى‌درخشد.

از احكام مرتبط با آن به مناسبت در بابهاى صلات و تجارت سخن گفته‌اند.

از راههاى ظنّى تشخيص قبله(--> قبله)در صورت عدم امكان تحصيل علم، استفاده از برخى ستارگان است، مانند قرار دادن ستاره قطبى جُدَى( -->جُدى)پشت شانه راست براى اهالى مركزى عراق، همچون كوفه، نجف و بغداد.(1)

آموختن و آموزش دادن دانش ستاره شناسى و محاسبه مسير ستارگان و سيارات و پيشگويى خورشيد و ماه گرفتگى و مانند آن كه بر قواعد و اصول علمى صحيح و استوار مبتنى است، جايز مى‌باشد؛(2)ليكن پيشگويى رخدادهاى آينده بر اساس علم نجوم (نجوم احكامى يا علم احكام نجوم) با اين اعتقاد كه حركات فلكى به صورت مستقل يا با مشاركت خداوند، تأثيرگذار در رخدادهاى جهان‌اند، حرام و اعتقاد به آن، كفر( -->كفر)است.

• (1)العروة الوثقى 2/298 ـ 299 ؛ مستمسك العروة 5/ 187 ـ 191
• (2)كتاب المكاسب 1/ 201 ؛ مهذب الأحكام 16/ 92
• (2)النهاية/ 713 ؛ تحرير الأحكام 5/ 346
• (3)مسالك الأفهام 12/ 63 ؛ جواهر الكلام 36/ 351 ـ 352
• (4)المقنع/ 424
• (5)جواهر الكلام 36/ 353 .