تيراندازى به سوى آنان جايز نيست و اگر نيرويى بر خلاف دستور، به سمت آنان تيراندازى كند و موجب كشتن مسلمانى شود، در صورت عمدى بودن، كفاره و قصاص بر عهده‌اش ثابت است و اگر از روى خطا باشد، بر عاقله‌اش(--> عاقله)ديه و بر خودش كفّاره ثابت خواهد بود. در فرض ضرورت، مانند بر پا بودن جنگ و عدم امكان جنگيدن يا پيروزى بر آنان جز با تيراندازى به سوى ايشان، تيراندازى جايز است؛ هرچند موجب كشته شدن مسلمانى گردد، به شرط آنكه هدف كشتن كفار باشد.(2)

در فرض ضرورت ـ كه كشتن مسلمان جايز است ـ بر قاتل، قصاص و نيز ديه نيست؛ ليكن آيا كفاره بر او واجب مى‌شود يا نه؟ مشهور قائل به وجوب كفاره‌اند؛ ليكن برخى آن را واجب ندانسته‌اند.(3)

بنابر قول به وجوب كفّاره، در اينكه كفّاره آن از بيت المال(--> بيت المال)پرداخت مى‌شود يا بر عهده قاتل مى‌باشد، اختلاف است و نيز در اينكه كفاره آن، كفّاره قتل خطايى است يا كفاره قتل عمدى، دو احتمال مطرح است. برخى، احتمال دوم را اقوى و مطابق احتياط دانسته‌اند.(4)

سپرده بانكى --> بانك

سپرز

سپرز [= طحال]: عضوى غدّه مانند از بدن، قرار گرفته در بالا و سمت چپ حفره شكم.

از آن در باب طهارت و اطعمه و اشربه سخن گفته‌اند.

طهارت:خونى كه بعد از تذكيه حيوان حلال گوشت در اعضاى حلال آن باقى مى‌ماند، بعد از خروج آن به اندازه متعارف، پاك است؛ ليكن نسبت به اعضاى حرام، مانند سپرز، نجاست و پاكى آن محل اختلاف است.(1)

اطعمه و اشربه:از اعضاى حرام در حيوان حلال گوشت تذكيه شده سپرز است و اگر كسى با علم به حرمت، آن را بخورد

• (1)جامع المقاصد 1/ 163 ؛ روض الجنان 1/ 436 ؛ جواهر الكلام 5/ 363 ـ 364 ؛ مصباح الفقيه 7/ 148 ـ 149
• (2)المبسوط 2/ 12 ؛ تذكرة الفقهاء 9/ 74 ـ 75 ؛ جواهر الكلام 21/ 68 ـ 70
• (3)جواهر الكلام 21/ 71 ـ 72 ؛ منهاج الصالحين (خويى) 1/ 371 ـ 372
• (4)جواهر الكلام 21/ 72 .