سببيتى كه از احكام وضعى به شمار مىرود، امرى است انتزاعى كه از ترتّب حكمى بر وجود چيزى در خارج گرفته مىشود، مانند اينكه شارع بگويد: هر كس چيزى را حيازت كند، مالك آن مىشود، يا هر كس بميرد، اموال وى از آنِ وارثان او خواهد بود. از ترتّب ملكيت بر حيازت و مرگ، سبب بودن حيازت و مرگ براى ملكيت انتزاع مىشود. از عنوان ياد شده در اصول فقه سخن گفتهاند.
سببيّت حكم وضعى است، ليكن در اينكه مجعول است يا نه و بنابر مجعول بودن، به تبع حكم تكليفى جعل شده يا به استقلال، اختلاف است.(1)
سببيت؛ قاعده --> قاعده سببيت
سبحان اللّه --> تسبيح
سبحه
سُبحه: نماز مستحب( --> نماز مستحب)/ ذكر( -->ذكر)/ دانههاى به نخ كشيده شده جهت گفتن ذكر( --> تسبيح).(1)
سبر و تقسيم؛ برهان
سَبر و تقسيم؛ برهان: راهى براى به دست آوردن علت حكم.
سبر به معناى آزمودن است و تقسيم به معناى جمع كردن و شمردن همه آنچه كه احتمال مىرود علّت باشند. بنابر اين، برهان سبر و تقسيم عبارت است از آن كه فقيه تمامى آنچه كه امكان علت بودن آنها مىرود را جمع كند و پس از بررسى يكايك آنها و اثبات علت نبودن هر يك با دليل، در نهايت به علت حقيقى حكم پىبرد. به عنوان مثال، علت حرمت ربا در گندم ممكن است طعم يا غذاى مورد نياز عموم و يا پيمانهاى بودن آن باشد. دو تاى نخست به دليل، باطل است بنابر اين، علت، پيمانهاى بودن آن خواهد بود. از اين عنوان در اصول فقه، مباحث حجت سخن گفتهاند.
قياس(--> قياس)نزد فقهاى امامى باطل است؛ ليكن چنانچه علت تامه بودنِ علت مشترك [ جامع [ـ كه در