قصاص:در قطع عمدى ساعد تا آرنج، قصاص ثابت است؛ ليكن در قطع بعض ساعد در صورت امكان، قصاص و در غير اين صورت، به نسبت مساحت (نصف، يك سوم يا بيشتر و يا كمتر) ديه ثابت خواهد بود. حكم ياد شده درصورتى است كه ساعد فرد آسيب ديده فاقد كف باشد؛ اما اگر با كف باشد و جانى همراه كف دست بعض ساعد را نيز قطع كند، بنابر قول مشهور قصاص در دست او تا مچ ثابت مىشود و نسبت به بعض ساعد حكومت [ ارش [ ثابت خواهد بود.(1)برخى در اين صورت نيز نسبت به بعض ساعد به نسبت مساحت، قائل به ثبوت ديه شدهاند.(2)بعضى در ثبوت حكومت يا ديه جداگانه براى بعض ساعد ترديد و توقف كردهاند.(3)برخى نيز گفتهاند: اگر قصاص از بعض ساعد جانى ممكن باشد، قصاص مىشود. در غير اين صورت، بايد براى مجموع يك ديه بپردازد.(4)
ديات:در قطع دو ساعد ديه كامل (ديه قتل نفس) و در قطع يكى نصف ديه ثابت است؛ ليكن چنانچه ساعد همراه كف باشد و جانى مجموع كف و ساعد تا آرنج را قطع كند، به قول مشهور، براى مجموع كف و ساعد يك ديه پرداخت مىنمايد.(5)برخى قدما براى كف، ديه و براى ساعد، ارش را ثابت دانستهاند.(6)ظاهر كلام برخى ديگر، ثبوت ديهاى جدا گانه ـ علاوه بر ديه كف ـ براى ساعد است.(7)
ديه شكستن، تَرَك برداشتن،آشكار شدن استخوان، كوبيده شدن، در رفتن و جا به جا شدن استخوان ساعد بنابر قول مشهور همان ديه استخوان است(8)( -->استخوان)؛ ليكن برخى گفتهاند: ديه شكسته شدن استخوان ساعد در صورتى كه بدون عيب و نقص بهبود يابد، يك سوم ديه نفس (333 و يك سوم دينار) و ديه شكسته شدن يكى از دو استخوان ساعد در صورت بهبود بدون عيب و نقص، صد دينار و ديه ترك خوردن آن،