مولايى كه با اختيار خود بردهاش را در راه خدا آزاد كرده بر او ولاى عتق دارد و به سبب آن با شرايطى ـ از جمله نبودن وارث نسبى براى برده ـ از او ارث مىبرد. در مقابل، پرداخت ديه جنايات برده آزاد شده بر عهده صاحب ولاء خواهد بود؛ ليكن در صورتى كه برده به سبب كفّاره يا نذر و مانند آن آزاد شود، «سائبه» خواهد بود و مولايش بر او ولايى ندارد.(5)
سائبه همچون افراد آزاد مىتواند با شرايطى با ديگرى عقد ضمان جريره ببندد. در اين صورت، طرف قرارداد متعهد به پرداخت ديه و ارش جنايت او خواهد بود و ارث او نيز براى آن فرد مىباشد.(6)وارث سائبه بدون وارث ـ همچون افراد آزاد بى وارث ـ امام عليه السّلام است(7)( -->ولاء).
سائق
سائق: جلو برنده چارپايان از پشت سر.
بهكسىكه سوق دهنده چارپايان از پشت سر است «سائق» و به كسى كه پيشاپيش آنها در حركت مىباشد «قائد» گويند. از آن به مناسبت در باب ديات نام بردهاند.
سائق، ضامن جناياتى است كه چارپايان با دست يا پاى خود مرتكب مىشوند؛ ليكن برخى، او را ضامن جناياتى دانستهاند كه چارپايان با پاى خود انجام مىدهند نه با دست؛ مگر در صورتى كه جنايت به سبب كوتاهى سائق به وى استناد داده شود.(1)
سائل به كف --> گدايى
سائمه
سائمه : شتر، گاو يا گوسفند چرنده از چراگاه در طول سال( -->چريدن).
ساباط
ساباط: پوشش و سقف راه.
(1)جواهر الكلام 43/ 140 ؛ مبانى تكملة المنهاج 2/ 253 ـ 254 ؛ مستند الشيعة 13/ 203 .