سائبه: شتر رها شده و آزاد/ برده آزاد شده كه تحت ولاى آزاد كننده نيست.
سائبه اسم فاعل از «ساب الماء؛ آب بر زمين جارى شد» گرفته شده است. كسى كه چارپاى خود را رها كرده تا هرجا بخواهد برود، مىگويد:{سَيَّبْتُ الدّابةَ}به مناسبت معناى لغوى به برده آزاد شدهاى كه تحت ولاى آزاد كننده خود نيست «سائبه» گويند؛ زيرا در تصرف مال خود آزاد است و هر كجا بخواهد آن را قرار مىدهد.(1)
خداوند متعال در قرآن كريم به چهار بدعت نابجا درباره حيوانات كه در ميان عرب جاهلى معمول بوده، اشاره و تصريح مىكند: «خداوند براى هيچ يك از آنها حكمى مقرر نكرده است».(2)از جمله اين بدعتها سائبه است. سائبه شترى است كه اگر دوازده ـ و به روايتى ده ـ بچه شتر ماده مىزاييد آن را آزاد مىساختند و حتى كسى بر آن سوار نمىشد و به هر چراگاهى وارد مىشد و از هر آبگاه و چشمهاى آب مىنوشيد آزاد بود و كسى حق مزاحمت نداشت و از شير آن جز براى ميهمان نمىدوشيدند.
برخى در تبيين مفهومى سائبه گفتهاند: در عرب جاهلى كسى نذر مىكرد كه چنانچه از سفر بازگردد و يا از بيمارى بهبود يابد، شترى را آزاد و رها سازد. در اين صورت آن حيوان آزاد بود در هر چراگاهى بچرد و از هر آبشخورى آب بنوشد و كسى حق سوار شدن بر آن و استفاده از شير و گوشتش را نداشت.
برخى ديگر گفتهاند: سائبه شتر رها و آزاد شده براى بتها بوده است. مردم جاهلى اين شتر را در اختيار خدمتكاران بتها قرار مىدادند و آنان شير آن را دوشيده، به مسافران مىدادند.(3)فقها در باب وقف به مناسبت ذكر انواع وقفها از اين نوع آيين جاهلى ياد كردهاند.(4)