به قول برخى، هرگاه راسو در چاه آب بيفتد و بميرد، چهل دلو از آب چاه كشيده مىشود. البته در وجوب يا استحباب آن اختلاف است(1)(--> آب چاه).
در اينكه راسو تذكيه پذير است يا نه، اختلاف مىباشد. مشهور قول دوم است.(2)گروهى قول نخست را برگزيدهاند.(3)بنابر قول نخست، با تذكيه، پوست آن پاك مىشود(--> تذكيه).
راسو از حرام گوشتان، و خوردن گوشت آن حرام است(4)( -->حيوان).
راشى
راشى: رشوه دهنده(--> رشوه).
راكب التّعاسيف
راكب التَّعاسيف: سواره سرگردان.
به سوارهاى كه مقصد خاصى ندارد و سرگردان است؛ گاه به پيش مىتازد و گاه به عقب برمىگردد، راكب التعاسيف گويند.(1)عنوان ياد شده به مناسبت در باب صلات آمده است.
خواندن نماز مستحب در حال حركت مطلقا (در حضر و سفر) صحيح است.(2)برخى عامّه، راكب التعاسيف را استثنا كرده و به جا آوردن نماز مستحب در حال حركت را براى او صحيح ندانستهاند؛(3)ليكن فقهاى امامى در حكم به صحّت نافله در حال حركت، تفاوتى ميان راكب التعاسيف و غير او قائل نشدهاند.(4)
رام--> اهلى
ران
ران: بخش بالايى پاى برخى جانداران ؛ بين زانو و كشال.
از احكام آن در بابهاى طهارت، صلات، قصاص و ديات سخن گفتهاند.
طهارت:هنگام كفن كردن ميّت( -->تكفين)مستحب است رانهاى او را