در تطهير مخرج غايط با آب، زوال عين نجاست و اثر آن شرط است؛ ليكن در تطهير با سنگ و مانند آن، تنها زوال عين نجاست لازم است.(24)
بنابر تصريح گروهى، زوال عين نجاست از اعضاى حيوان، در حصول طهارت آن كافى است و نيازى به تطهير موضع نجس نيست. چنان كه حكم طهارت باطن، همچون داخل دهان و بينى بنابر قول به نجاست آن به ملاقات نجس، همين است.(25)
زوال ملكيّت:در اينكه اعراض مالك از ملك خود، موجب زوال ملكيت او مىشود و در نتيجه براى ديگرى تملّك و تصرف در آن جايز خواهد بود يا نه، اختلاف است.(26)
كسى كه صيد(--> صيد)همراه خود دارد، بنابر قول مشهور با محرم شدن ملكيتش نسبت به صيد زايل مىشود.(27)
آيا كسى كه با احيا(--> احياء موات)مالك زمينى شده، در صورتى كه آن را معطّل بگذارد، در حدّى كه دوباره تبديل به زمين موات گردد، ملكيتش نسبت به آن زمين زايل مىشود يا نه؟ مسئله اختلافى است.(28)