responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ فقه فارسي نویسنده : موسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامي    جلد : 4  صفحه : 304

به معناى كسى كه به شريعتى معتقد نيست و قائل به قديم بودن عالم مى‌باشد، آمده است؛ چنان كه به برخى اصناف كفّار همچون ثنويه( -->ثنويه)اطلاق شده است(1)( -->كفر).

از آن در باب حدود سخن گفته‌اند.

مخاطب قرار دادن كسى با لفظى كه در عرف يا به حسب وضع لغوى در قذف(--> قذف)به كار نمى‌رود، ليكن موجب اذيت و آزار مخاطب مى‌گردد، مانند زنديق موجب ثبوت تعزير( -->تعزير)بر گوينده است.(2)

در عدم پذيرش توبه و وجوب كشتن زنديق ـ به معناى نخست ـ اختلاف است.(3)بر عدم پذيرش توبه و وجوب قتل وى ادعاى اجماع شده است.(4)برخى گفته‌اند: زنديق محكوم به حكم مرتد است. بنابر اين، اگر مرد و مرتد فطرى باشد، به قول مشهور، توبه‌اش پذيرفته نيست و كشته مى‌شود، و اگر مرتد ملّى باشد، پس از استتابه(--> استتابه)و خوددارى از توبه به قتل مى‌رسد؛ اما اگر زن باشد در هر دو صورت ـ فطرى و ملّى ـ كشته نمى‌شود(5)(--> ارتداد).

زن شوهردار

زن شوهردار: زنى كه به عقد شرعى مردى درآمده است.

از آن در باب نكاح و طلاق سخن گفته‌اند.

حقوق و وظايف:همان گونه كه زن شوهردار از حقوقى همچون نفقه( -->نفقه)، همخوابگى و مجامعت برخوردار است كه برآوردن آنها بر شوهر واجب مى‌باشد، در مقابل، وظايفى از قبيل اطاعت از شوهر، تمكين(--> تمكين)، اذن گرفتن از شوهر در روزه و حج مستحب، نذر، صدقه و خروج از منزل، بر عهده دارد كه واجب است آنها را به جا آورد. در مقايسه بين حقوق زوجين، حق شوهر بر زن به مراتب بزرگ‌تر از حق زن بر شوهراست. در برخى روايات،


نام کتاب : فرهنگ فقه فارسي نویسنده : موسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامي    جلد : 4  صفحه : 304
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست