كسى كه عهده دار تربيت و رام كردن حيوان متعلق به ديگرى است نمىتواند بيش از حدّ متعارف آن را بزند و اگر چنين كند و بر اثر آن حيوان تلف شود، ضامن است؛ اما اگر زدن در حدّ متعارف باشد ضامن نخواهد بود.(1)
رابغ
رابِغ: وادىاى نزديك جحفه.
رابغ از سمت مدينه به مكّه در فاصله كمى قبل از ميقات جُحفه( -->جحفه)است.(1)از آن در باب حج نام بردهاند.
احرام بايد از ميقات( -->ميقات)يا محاذى آن بسته شود و احرام بستن قبل از ميقات جز با نذر صحيح نيست.(2)از اين رو، كسى كه از مسير مدينه به مكّه مىرود، نمىتواند در رابغ مُحرم شود؛ زيرا رابغ از ميقاتها به شمار نمىرود. محاذات آن با ميقات جحفه نيز معلوم نيست. احرام از رابغ تنها با نذر بدين جهت كه قبل از جحفه واقع شده، صحيح است.(3)
راتب؛ امام --> امام راتب
راتب؛ مؤذّن --> مؤذّن
راجل
راجل: غير اسب سوار/ پياده( -->پياده).
راجل به معناى نخست در جهاد به غير اسب سوار گويند؛ خواه پياده باشد