همچنين اهل كتاب مىتوانند در زمينهاى خود عبادتگاه ـ اعم از كليسا و غير آن ـ ايجاد و مراسم مذهبى خاص خود برپا كنند و نيز شراب بنوشند يا گوشت خوك بخورند و هرگونه تصرف مجاز براى مالك در ملك خود را داشته باشند؛ به شرط آنكه در قرارداد صلح عدم آن شرط نشده باشد؛ ليكن اگر مفاد قرارداد به گونه دوم يا سوم باشد، هيچ يك از تصرفات ياد شده جايز نخواهد بود.(10)
مسلمان شدن كافر:چنانچه كافرى كه با او به گونه نخست قرارداد صلح بسته شده، مسلمان گردد، جزيه از او ساقط مىشود.(11)
(--> خراج)(--> زمين خراجى)
زمين طوع
زمين طوع: از اقسام زمينهاى اسلامى.
مراد از زمين طوع كه در تعبير فقها از آن به «ارضٌ اَسلَمَ اهلُها طَوعاً» نام برده شده، زمينى است كه صاحبان آن بدون جنگ و خونريزى و با ميل و رغبت آيين اسلام را پذيرفتهاند. از آن در بابهاى زكات، جهاد و احياء موات سخن گفتهاند.
حكم:زمين طوع، مانند زمين مدينه و بحرين در ملك صاحبانش باقى مىماند و بر آنان جز زكات، با فراهم آمدن شرايط آن، واجب نيست. البته اين حكم اختصاص به زمينهاى آباد دارد و زمينهاى موات و نيز زمينهاى آبادى كه آبادى آنها طبيعى است، از قبيل جنگلها، از انفال(--> انفال)و ملك امام عليه السّلام به شمار مىروند(1)( -->زمين آباد).
هرگاه صاحبان زمين ياد شده آن را رها كنند تا به ويرانى گرايد و تبديل به موات شود، بنابر قول مشهور، امام عليه السّلام مىتواند آن را از صاحبانش گرفته و براى آباد كردن در ازاى دريافت خراج(--> خراج)به ديگرى واگذار كند؛(2)
(1)المقنعة/ 274 ؛ إشارة السبق/ 145 ؛ إرشاد الأذهان 1/ 348 ؛ تحرير الأحكام 4/ 481 ـ 482 ؛ مجمع الفائدة 7/ 485 ـ 486 ؛ جواهر الكلام 21/ 175