مراد از زمين آباد، زمينى است كه هنگام استيلاى مسلمانان بر آن، آباد باشد. از احكام آن در باب خمس و احياء موات سخن گفتهاند.
اقسام:زمينهايى كه مسلمانان بر آن تسلط يافتهاند، يا موات اند و يا آباد. نوع دوم يا آبادانى آن طبيعى (بالإصاله) و دست انسان در آبادانى آن نقشى نداشته است، مانند جنگلها و يا عرَضى كه به دست انسانها آباد شده و پيش از آن موات بوده است.
قسم نخست از زمين آباد، جزء انفال(--> انفال)و ملك امام عليه السّلام است؛(1)ليكن برخى در انفال بودن آن اشكال كردهاند.(2)برخى نيز گفتهاند: اقوى آن است كه اين قسم جزو انفال نيست؛ بلكه از مباحات اصلى به شمار مىرود.(3)آيا اين قسم از زمين با حيازت(--> حيازت مباحات)و استيلا بر آن با سنگ چينى، كشاورزى و مانند آن قابل تملك است يا نه؟ بر اساس ديدگاهى كه اين قسم زمين را از مباحات اصلى مىداند، نه انفال، شكى در حصول ملكيت با حيازت نيست؛ ليكن بنابر اينكه از انفال باشد، مسئله اختلافى است.(4)
قسم دوم از زمين آباد، چنانچه با قهر و غلبه لشكريان اسلام بر سپاهيان كفر
(1)كتاب المكاسب 4/ 16 ؛ منية الطالب 2/ 267 ـ 269 ؛ مصباح الفقاهة 5/ 134 ؛ كتاب البيع (امام خمينى) 3/ 42 ـ 45