زرد

زرد: رنگى معروف.

از اين عنوان به مناسبت در بابهاى طهارت، صلات، حج و نكاح سخن رفته است.

يكى از نشانه هاى خون استحاضه(--> استحاضه)زرد رنگ بودن آن در اغلب اوقات است.(1)

پوشيدن نعلين زرد(2)و نيز همراه داشتن انگشتر عقيق زرد كه بر يك طرف آن{ماشاءَ اللّه‌ُ لاقُوَّةَ إلاّبِاللّه‌ِ أسْتَغْفِرُ اللّه‌َ}و بر طرف ديگرش{مُحَمَّدٌ و عَلىٌّ}نوشته شده باشد براى مسافر مستحب است.(3)

بنابر تصريح برخى، نماز گزاردن در لباس زرد رنگ مكروه است.(4)بسيارى، حكم ياد شده را به مردان اختصاص داده‌اند.(5)برخى نيز زن و مرد را مشمول آن دانسته‌اند.(6)

خوابيدن محرم(--> احرام)بر بالش و رختخواب زرد،(7)پيچيدن نوزاد در قنداقه زرد رنگ(8)و آميزش هنگام وزيدن بادهاى سياه و زرد(9)كراهت دارد.

(--> رنگ)

زردابه

زردابه: مايع زرد رنگ برآمده از جراحت.

عنوان ياد شده در باب طهارت به كار رفته است.

زردابه پديد آمده در اطراف زخم در صورتى كه خون يا آميخته به خون بودن آن معلوم نباشد، پاك و در غير اين صورت نجس است، مگر آنكه استحاله(--> استحاله)ـ و تبديل به پوست ـ شده باشد.(1)

زرده --> تخم مرغ

زرگرى --> ريخته گرى

زرنيخ --> معدن

• (1)العروة الوثقى 1/ 135 ؛ توضيح المسائل مراجع 1/ 75 م 104 .
• (1)جواهرالكلام 3/258
• (2)وسائل الشيعة 5/ 69
• (3)جواهرالكلام 18/ 162 ـ 163
• (4)كفاية الأحكام 1/ 82 ؛ كشف الغطاء 3/ 31
• (5)المعتبر 2/ 94 ؛ تذكرة الفقهاء 2/ 501 ؛ الدروس الشرعية 1/ 147
• (6)مستند الشيعة 4/ 377 ؛ جواهر الكلام 8/ 235
• (7)الحدائق الناضرة 15/ 559 ؛ المعتمد فى شرح المناسك 5/ 475
• (8)جواهر الكلام 31/ 251
• (9)29/ 57 .