و در قيمى(--> قيمى)ضامن قيمت آن خواهد بود. عدم امكان بازگرداندن آن به مالك به جهت غصب و مانند آن، به منزله تلف و محكوم به حكم آن است.
هرگاه مالك با صراحت، اختيار مال خود را در قبال رهن به هر گونه، به راهن بدهد، وى مىتواند آن را به هر نحو كه مىخواهد، گرو بگذارد؛ اما اگر دادن اختيار به لحاظ مقدار دين و مدت آن محدود باشد، راهن مجاز است تنها در همان محدوده اقدام كند و اگر اذن مالك مطلق و در كلام او تصريحى به تعميم يا تقييد نوع رهن نشده باشد، در اينكه حكم صورت اول را دارد يا نه، اختلاف است.(1)برخى در مصداق عاريه بودن چنين مالى اشكال كرده و گفتهاند: ممكن است مراد فقها عاريه حقيقى نباشد؛ بلكه مراد تشبيه آن به عاريه به جهت داشتن شباهتهايى به عاريه حقيقى باشد.(2)
رى
رى: شهرى در جنوب تهران.
عنوان ياد شده به مناسبت در بابهاى زكات، جهاد و حج به كار رفته است.
پرداخت زكات فطره با وجود شرايط آن از آنچه غذاى غالب مردم محل است، از قبيل گندم، جو، خرما، كشمش و برنج يا قيمت آنها واجب است. در حديثى از امام حسن عسكرى عليه السّلام آمده است: اهالى رى به عنوان زكات فطره كشمش پرداخت مىكنند.(1)برخى قدما با استناد به حديث فوق، در خصوص مردم رى، فتوا به وجوب پرداخت كشمش به عنوان زكات فطره دادهاند؛(2)ليكن ديگران آن را نپذيرفته و حديث را بر استحباب پرداخت كشمش بر اهالى رى حمل كردهاند.(3)البته موضوع حكم، رى در زمان صدور حديث است كه انگور و كشمش در اين منطقه بسيار بوده است.
بنابر نقلى، رى از زمينهايى است كه با قهر و غلبه مسلمانان فتح شده است(4)( -->زمين مفتوح عنوه).
زيارت حضرت عبدالعظيم حسنى رضوان اللّه تعالى عليه در شهر رى مستحب است.(5)