كه بوى آن تا بعد از احرام باقى بماند، حرام است يا نه، اختلاف است.
ماليدن روغن معطّر علاوه بر حرمت، كفّاره دارد. در اينكه كفّاره آن مطلقا يك گوسفند است يا تنها در صورتى كه از روى علم و عمد باشد و چنانچه از روى جهل باشد كفّاره آن اطعام يك فقير مىباشد، اختلاف است. برخى در فرض اضطرار به ماليدن روغن، كفّاره را ثابت ندانستهاند. در ثبوت كفّاره جهت ماليدن روغن غير معطّر اختلاف است.(4)
داد و ستد و استفاده از روغنى كه نجاستش ذاتى است، مانند روغن برگرفته از پيه مردار حتّى در غير خوردن جايز نيست. بر عدم جوازادعاى اجماع شده است؛(5)ليكن برخى استفاده از آن را در مثل استصباح كه مشروط به پاكى نيست، جايز دانستهاند.(6)البته استصباح(-->استصباح)با روغن پاكى كه بر اثر ملاقات نجاست، نجس شده جايز است؛(7)چنان كه داد و ستد آن نيز جهت استصباح صحيح است.(8)در رب( -->ربا)روغن از حيث مماثلت تابع اصلى است كه از آن گرفته مىشود، مانند روغنهايى كه از شير گاو مىگيرند كه همه يك جنس محسوب مىشوند و فروختن روغن گاوى در ازاى روغن گاوى با فزونى يكى بر ديگرى ربا و حرام است؛ ليكن روغن حيوانى و روغن نباتى كه از دو اصل و دو جنس مختلف گرفته مىشوند، دو جنس به شمار مىروند؛ در نتيجه فروختن يكى در ازاى ديگرى به بيشتر ربا نخواهد بود؛ هرچند بر هر دو يك عنوان (روغن) صادق است.(9)
(--> چرب)
روغن زيتون --> زيتون
روم
رَوْم: نطق به بعض حركت.
روم اصطلاحى در علم تجويد و به معناى حركت ضعيف دادن ـ در حدّ يك سوم يا
(4)جواهر الكلام 18/ 374 ـ 376 و 20/ 429 ـ 431 ؛ مناسك حج (مراجع) 179 ـ 180