رنگ: نمودى از اشيا، حاصل بازتاب نور تابيده شده بر سطح آنها يا گسيل شده از سطح آنها؛ مادّه رنگى و جامد آميخته با روغن و مانند آن براى رنگ آميزى چيزى.
از آن به مناسبت در بابهاى طهارت، صلات، حج، طلاق و ديات سخن گفتهاند.
طهارت:تغّير رنگ آب كثير( -->آب كثير)به سبب ملاقات با نجاست موجب نجس شدن آن است(1)( -->تغيّر).
در تطهير اشياى نجس، زدوده شدن رنگ عين نجس لازم نيست. بنابر اين، بعد از زوال اجزاى عين نجس با شستن، اگر رنگ آن، مانند قرمزى خون باقى بماند، ضررى به تطهير نمىرساند.(2)
اگر لباس رنگىِ نجس شده را در آب كثير فرو برند و آب پيش از آنكه بر اثر رنگ لباس مضاف شود به همه قسمتهاى آن برسد، پاك مىگردد، هرچند در موقع فشار دادن، آب رنگين از آن بيرون آيد.(3)
خون حيض(--> حيض)غالباً تيره(4)و خون استحاضه غالباً زرد رنگ است.(5)
كفن كردن ميّت با پارچه سفيد، مستحب است و با پارچه سياه، بلكه هر رنگى جز سفيد بنابر قول منسوب به مشهور كراهت دارد؛(6)چنان كه نوشتن روى كفن با رنگ مشكى(7)و نيز تزيين تابوت با پارچههاى زرد و سرخ مكروه است.(8)
مستحب است ميّت علاوه بر پارچه سرتاسرى، در پارچهاى ديگر از برد يمانى سرخ رنگ كفن شود.(9)
رنگ روى پوست در صورتى كه جرم نداشته باشد، حائل به شمار نمىرود و وضو و غسل صحيح است.(10)
صلات:در صحّت نماز با لباس رنگ آميزى شده با رنگ غصبى اختلاف است.(11)مستحب است لباس نماز گزار سفيد باشد.(12)نماز گزاردن با لباس مشكى جز كفش، عمامه و عبا كراهت دارد.(13)بنابر تصريح برخى در لباس رنگ آميزى شده با رنگ زعفرانى، زرد و سرخ نيز مكروه است.(14)