responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ فقه فارسي نویسنده : موسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامي    جلد : 4  صفحه : 116

مُدّ، يك رطل و يك هشتم رطل به رطل مكّى و دو رطل و يك چهارم رطل به رطل عراقى است(8)( -->مُدّ).

رطوبت

رطوبت: ترى، مقابل خشكى.

از آن در بابهاى طهارت، صلات، صوم، زكات و تجارت سخن گفته‌اند.

طهارت:در نجس شدن چيزى بر اثر برخورد با نجاست، مرطوب بودن حداقل يكى از آن دو شرط است و رطوبت بايد به اندازه‌اى باشد كه موجب سرايت نجاست به آن چيز گردد. بنابر اين، اگر نجاست و موضع ملاقات هر دو خشك باشند يا رطوبت در حدّ سرايت نباشد، مانند نم موجود در زمين نجس، موضع ملاقات نجس نمى‌شود،(1)مگر مردار كه برخى، مرطوب بودن آن را شرط ندانسته و صرف تماس آن با چيزى را موجب نجس شدن آن چيز دانسته‌اند؛ هرچند هر دو خشك باشند. برخى بين مرده انسان و مردار حيوان تفصيل داده، در اوّلى صرف ملاقات را موجب انتقال نجاست دانسته‌اند؛ ليكن بنابر مشهور، در شرط بودن رطوبت، تفاوتى بين مردار و ديگر نجاسات نيست.(2)

از مطهِّرات(--> مطهِّرات)خورشيد است. در پاك شدن چيز نجس به وسيله خورشيد، تَر بودن موضع نجس و خشك شدن آن با تابش آفتاب شرط است(3)( -->خورشيد).

هرگاه بدن يا لباس با موش زنده مرطوب برخورد كند، در صورت آشكار بودن اثر آن، شستن موضع ملاقات و در صورت آشكار نبودن، پاشيدن آب به محلّ ملاقات مستحب است.(4)

رطوبتى كه پس از ادرار و استبرا( -->استبراء)از مرد خارج مى‌شود محكوم به طهارت است؛ ليكن چنانچه رطوبت خارج شده، مردد بين بول و منى باشد و پس از وضو خارج شود، برخى بين صورت استبرا و عدم استبرا پس از ادرار


نام کتاب : فرهنگ فقه فارسي نویسنده : موسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامي    جلد : 4  صفحه : 116
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست