در حرمت فرزندان صاحب شير بر شيرخوار، فرقى بين فرزندان نسبى و رضاعى او نيست؛ ليكن نسبت به مرضعه، تنها اولاد نسبى وى بر كودك حرام مىشوند و اولاد رضاعى او از صاحب شيرى ديگر، بر كودك حرام نمىشوند. از برخى، قول به حرمت نقل شده است.(21)
بنابر قول مشهور، پدر نسبى كودك نمىتواند با فرزندان نسبى و رضاعىِ پدر رضاعى طفل و نيز با اولاد نسبى شير دهنده ازدواج كند. در اينكه ازدواج ساير اولاد پدر نسبى كودك كه از زنى ديگر شير خوردهاند با اولاد صاحب شير و نيز اولاد مرضعه، جايز و صحيح است يا نه، اختلاف است. اكثر فقها قائل به قول نخستاند.(22)
بنابر قول مشهور، انتشار حرمت به سبب رضاع تنها در عناوين نسبى زير است: مادر، دختر، خواهر، عمّه، خاله، دختر برادر و دختر خواهر. در صورت عدم حصول يكى از عناوين هفت گانه با رضاع، و حصول عنوانى خاص كه در نسب ملازم و متحد با يكى از عناوين هفت گانه ياد شده باشد نه در رضاع، حرمت تحقق نمىيابد، مانند عنوان مادر نوه انسان كه در نسبى، ازدواج با او حرام است؛ زيرا وى يا دختر انسان است و يا همسر پسر (عروس) او، كه هر دو عنوان بر انسان حراماند؛ ليكن عنوان ياد شده در رضاعى موجب حرمت نمىشود. بنابراين ازدواج مرد با زنى كه نوه او را شير داده حرام نيست(23)( -->عموم منزلت).
رضاع در ابتدا از موانع ازدواج، و پس از ازدواج موجب بطلان آن است؛ از اين رو، كسى كه با دختر شير خوارى ازدواج كرده، در صورتى كه خواهر يا همسر ديگر يا جدّه يا مادر يا همسر پدر و يا همسر برادرش او را شير دهد، عقد نكاح باطل مىشود.(24)
ديگر احكام:چيزى كه به بول پسر بچه شيرخوارى كه هنوز غذا خور نگشته، نجس شده، بنابر مشهور با يك بار آب ريختن روى آن پاك مىشود.(25)
بر زن شيرده درصورتى كه روزه گرفتن براى خود او يا فرزندش بر اثر كم شيرى، زيان داشته باشد، روزه واجب نيست؛