رِشْق: شمار تيرهاى مورد توافق در مسابقه تير اندازى.
از آن در باب سبق و رمايه سخن گفتهاند.
از شرايط صحّت مسابقه تيراندازى، علم مسابقه دهندگان به تعداد تيرها است. بدين معنا كه بايد از ابتدا شمار تيرهايى كه در مسابقه به كار مىروند معلوم باشد(1)( -->رمايه).
رشوه
رِشوه: مال بذل شده به قاضى جهت حكم به نفع صاحب مال.
كلمات لغويان و نيز فقها در معناى رشوه ازچند جهت مختلف وپراكنده است:
1. آيا رشوه اختصاص به احكام دارد يا گستره آن غير احكام را نيز دربر مىگيرد؟ به عبارت ديگر، آيا رشوه عبارت است از مالى كه به حاكم شرع بذل مىگردد تا به نفع بذل كننده حكم كند يا اعم از حاكم شرعى است و شامل حاكمان عرفى، همچون فرماندار، بلكه تمامى كار گزاران دولتى مىشود؟
2. آيا رشوه اختصاص به مورد حكم به باطل دارد و به مالى رشوه گويند كه جهت حكم به باطل يا خوددارى از حكم به حق، به قاضى داده مىشود يا اعم از آن است و شامل مالى كه جهت حكم به حق نيز به قاضى داده مىشود مىگردد؟
3. آيا رشوه اختصاص به مال دارد يا گستره آن اعم از مال است و آنچه را كه مقصود از آن توصل جستن به حاكم جهت صدور حكم به نفع توصل جوينده است نيز دربر مىگيرد، مانند انجام دادن خدمتى همچون تعمير خانه براى قاضى يا تمجيد و ستايش وى؟