قرآن كريم در آيات مربوط به پوشش و ستر بانوان از جلباب نام برده(1)و در كلمات فقها به تبع به كار رفته است. كلمات لغويان در معناى جلباب مختلف است. بعضى آن را به چادر و مانند آن، كه از سر تا پا را مىپوشاند تعريف كردهاند. بعضى ديگر آن را به پوشش بزرگتر و بلندتر از روسرى و كوتاهتر از چادر كه سر و گردن و سينه و مقدارى پايينتر از آن را مىپوشاند و بعضى نيز به همان روسرى (خِمار) تعريف كردهاند.(2)
(--> پوشش)
جلحاء
جَلحاء[= جَمّاء]: حيوان بى شاخ.
عنوان ياد شده در باب حج به كار رفته است.
در قربانى حج، گاو يا گوسفندى كه مادر زاد بدون شاخ است، كفايت مىكند؛ هرچند ـ بنابر تصريح برخى ـ مكروه است.(1)بعضى احتياط واجب را در ترك آن دانستهاند.(2)
(--> قربانى)
جَلْد --> تازيانه
جلد
جِلد: لايه يا روكش پوشاننده مجموعه صفحات كتاب و مانند آن/ پوست(-->پوست).
از جلد به معناى نخست به مناسبت در بابهاى طهارت، زكات و تجارت سخن رفته است.
نجس كردن جلد قرآن و نيز تطهير نكردن آن پس از نجس شدن در صورتى كه مستلزم هتك آن گردد حرام(1)و تطهير آن واجب است.(2)حكم ياد شده در فرض عدم استلزام هتك حرمت اختلافى است.(3)