عنوان ياد شده در باب طهارت و صلات به كار رفته است.
در وضو مسح كردن بر حائل از قبيل جرموق جز در حال اضطرار(--> اضطرار)و تقيّه(--> تقيّه)صحيح نيست.(4)
در صحّت نماز گزاردن با كفشى كه تنها روى پا ـ و نه ساق ـ را مىپوشاند اختلاف است. نماز خواندن با كفشى كه ساق پا را مىپوشاند، مانند خفّ(--> خفّ)و جرموق صحيح است.(5)
(--> كفش)
جرّ ولاء
جَرّوَلاء: انتقال ولاى عتق فرزندان برده از مولاى آزاد كننده مادرشان به مولاى آزاد كننده پدر يا جدّ پدرى.
از آن به مناسبت در باب ارث سخن گفتهاند.
ولاى عتق از اسباب ارث بردن مولا از بردهاى است كه او را آزاد كرده است. ولاى عتق فرزندان كنيز آزاد شده كه پس از آزادى وى از بردهاى به دنيا آمدهاند از آنِ مولاى كنيز است و به موجب اين ولاء مولاى كنيز از فرزندان او در صورت نداشتن وارثى ديگر، با شرايطى ارث مىبرد؛ ليكن اگر پس از آن، پدر آنان آزاد شود اين ولاء از مولاى كنيز به مولاى پدر فرزندان منتقل مىشود و به اصطلاح جرِّ ولاء رخ مىدهد. همچنين با آزاد شدن جدّ پدرى فرزندان، بنابر تصريح برخى، ولاى عتق به مولاى وى منتقل مىگردد؛ ليكن اگر پس از جدّ پدرى، پدر نيز آزاد گردد، ولايت دوباره به مولاى پدر منتقل مىشود و اين بار جرِّ جرِّ ولاء پديد مىآيد.(1)
شرايط:
1. پدر هنگام ولادت فرزند، برده باشد. بنابر اين، اگر در اصل آزاد باشد ولاء تحقق نمىيابد و اگر برده آزاد شده مولاى ديگرى باشد، ولاء ابتدايى از آنِ آزاد كننده پدر خواهد بود نه مادر و جرّ ولاء تحقق نمىيابد.
2. مادر، كنيز آزاد شدهاى باشد كه آزاد كننده بر او ولايت دارد، نه آزاد