تتبع بسيار و تسلّط مجتهد بر ادلّه و قواعد و فروع مختلف باشد نه تنها نقص به شمار نمىرود، بلكه مزيتى است كه موجب تعيّن تقليد از او مىشود؛ مگر آنكه زيادى جرئت ناشى از كج سليقگى مجتهد و انحراف وى از شيوه اجتهاد مقبول يا كم تقوايى او باشد.(2)
براى قاضى مكروه است در دادگاه به قدرى نرمى و ملاطفت از خود نشان دهد كه دو طرف دعوا جرئت پيدا كنند.(3)
(--> تجرّى)
جرب
جَرَب: گرى، گال.
جرب نوعى بيمارى پوستى مسرىِ ناشى از رشد انگلى خاص در نقاط مرطوب پوست مانند كشاله ران است كه باعث خارش شديد مىشود. از آن به مناسبت در باب حج نام بردهاند.
بنابر قول به حرمت خارج كردن خون از بدن براى محرم(--> احرام)موارد ضرورى همچون خاراندن بدن براى مبتلا به جرب، استثنا شده است، هرچند منجر به بيرون آمدن خون گردد.(1)
حيوان مبتلا به جرب (جَرباء) از قربانى حج كفايت نمىكند(2)(--> قربانى).
جَرْباء--> جَرَب
جرجير
جِرجير: تره تيزك (شاهى).
جرجير گياهى خوراكى است كه طعمى تند و طبعى گرم دارد و از آن به مناسبت در باب اطعمه و اشربه نام بردهاند.
در رواياتى چند از خوردن جرجير، بويژه در شب نهى، و از آن به سبزى بنى اميّه ياد شده است.(1)از اين رو، خوردن آن مكروه شمرده شده است.(2)
(1)الدروس الشرعية 1/ 388 ؛ جواهر الكلام 18/ 408 ـ 409 ؛ مناسك حج (مراجع)/ 193 م 452