ذات الأشاجع ـ كه اشاجع نيز بر آن اطلاق شده(1)ـ در لغت عبارت است از بن انگشتان متصل به عصب پشت دست؛(2)ليكن در مراد از آن در حيوان، كه موضوع حكم فقهى قرار گرفته اختلاف است. برخى مراد از آن را عصب موجود در سُم دانستهاند.(3)برخى از آن به چيزى كه ميان سم است، تعبير كردهاند.(4)برخى گفتهاند: ذات الأشاجع به معناى نخست، در چارپايان حلال گوشت وجود ندارد مگر آنكه گفته شود: مراد از ذات الأشاجع اعم از بن انگشتان، سُم و غير آن است كه در گوسفند شتر و گاو يافت مىشود و ممكن است به معناى نخست در پرندگان يافت شود، هرچند تميز دادن آن مشكل است.(5)برخى مراد از آن را نامعلوم دانستهاند.(6)از آن در باب اطعمه و اشربه سخن گفتهاند.
در حرمت يا كراهت خوردن ذات الأشاجعِ حيوان حلال گوشت، مانند گاو، گوسفند و شتر اختلاف است. بسيارى آن را حرام دانستهاند.(7)
ذات الأقراء
ذات الاءقْراء: زن داراى عادت متعارف.
ذات الأقراء به زنى اطلاق مىگردد كه عادت ماهيانهاش در حدّ معمول و متعارف است و همچون زنان متعادل هر ماه يك بار خون مىبيند(1)( --> حيض).