اگر سر تير يا پايه ساختمان كسى روى ديوار همسايه قرار گرفته باشد و حق يا ناحق بودن آن مشخص نباشد، حكم به حق بودن آن مىشود، مگر آنكه خلافش ثابت شود.(12)
هرگاه دو نفر بر سر ديوارى كه بين دو ملك است نزاع كنند و هركدام مدّعى مالكيت آن باشد، در صورتى كه آجرها و سنگهاى ديوار، درون سنگها و خشتهاى ساختمان كار گذاشته شده باشد قول مالك ساختمان، به شرط عدم وجود بيّنه، با قسم پذيرفته مىشود(13)( --> ترصيف).
گشودن در به كوچه بن بست براى كسى كه فقط ديوار خانهاش به سمت كوچه است بدون اذن صاحبان كوچه جايز نيست؛ ليكن گشودن پنجره جايز است.(14)
اجاره:جايز نيست مستأجر آب يا برفهاى خانه را پاى ديوار آن بريزد و يا كارى كه ـ از نظر عرف ـ به ديوار ضرر زند، انجام دهد.(15)
احياء موات:تحجير با مثل ديواركشى در اطراف زمين موات تحقق پيدا مىكند(16)( --> تحجير).
حدود:در اجراى حدّ لواط بنابر مشهور ـ بلكه ادعاى اجماع شده ـ امام بين يكى از موارد ذيل مخيّر است: زدن گردن لواط كننده با شمشير، افكندن در آتش، سنگسار كردن، پرتاب كردن از بالاى بلندى و خراب كردن ديوار بر سر او.(17)
ديات:اگر كسى بر اثر فروريختن ديوار ديگرى بر سر او بميرد، مالك ديوار ضامن نيست به شرط آنكه ديوار در ملك او و يا در مكانى مباح بنا شده باشد و بناى آن از استحكام لازم ـ كه نوعاً قابل اعتماد است و در شرايط عادى خراب نمىشود ـ برخوردار باشد.(18)