در اينكه مسح كف پا و ته كفش بر ديوار نيز همين حكم را دارد يا نه، اختلاف است.(2)

تيمّم بر ديوار گِلى صحيح است.(3)

صلات:از شرايط قصر نماز براى مسافر ديده نشدن ديوار خانه‌هاى شهر مبدأ است(4)( --> حدّ ترخّص).

نماز خواندن مقابل ديوارى كه از چاه مستراح رطوبت گرفته، مكروه است. با پوشاندن ديوار كراهت برطرف مى‌شود.(5)

بنابر قول مشهور، مستحب است مناره بر روى ديوار مسجد بنا شود نه وسط مسجد. بلندتر بودن آن از ديوار، بنابر تصريح برخى كراهت دارد.(6)

حج:طواف كردن از روى ديوار حِجر( --> حجر اسماعيل)و نيز بالاى شاذِروان(--> شاذروان)صحيح نيست و از طواف كفايت نمى‌كند(7)( --> طواف).

صلح:گذاردن چوب يا آهن و مانند آن بر ديوار همسايه بدون اجازه وى جايز نيست، و در صورت چنين درخواستى از سوى همسايه، اجابت آن بر مالك ديوار مستحب است و اگر اجازه داد، قبل از اقدام همسايه مى‌تواند از اجازه خود برگردد؛ ليكن بعد از اقدام او آيا مى‌تواند از اجازه خود برگردد يا نه، اختلاف است. بنابر قول به جواز، برخى، مالك ديوار را ضامن خسارت وارد شده بر مالك چوب يا آهن دانسته‌اند. با خراب شدن ديوار و بناى دوباره آن، استفاده مجدد از ديوار بنابر قول برخى نياز به اذن جديد دارد.(8)

اگر چند نفر به طور مشاع در ديوارى شريك باشند، تصرف هر يك از شركا در آن ديوار به ايجاد بنا يا زدن سقف روى آن، منوط به اجازه همه شركا است.(9)

اگر ديوار مشترك بين دو يا چند نفر خراب شود و يكى از شركا تصميم بر بازسازى آن بگيرد، نمى‌تواند بقيّه شركا را بر اين كار مجبور كند؛ ليكن در اينكه خود مى‌تواند بدون اجازه شركايش نسبت به تعمير ديوار اقدام كند يا نه، اختلاف است.(10)

آيا بودن تير سقف بر ديوارِ مورد نزاع بين دو طرف در صورت عدم وجود بيّنه موجب حكم به ملكيّت صاحب تير نسبت به ديوار با سوگند ياد كردن بر آن مى‌شود يا نه؟ مسئله محلّ اختلاف است.(11)

• (10)جواهر الكلام 26/ 266 ـ 267
• (11)263
• (2)249 ـ 250 ؛ التنقيح (الطهارة) 3/ 136
• (3)العروة الوثقى 2/ 196
• (4)جواهر الكلام 14/ 285
• (5)8/ 396 ؛ العروة الوثقى 2/ 400
• (6)جواهر الكلام 14/ 79 ـ 80
• (7)19 / 299
• (8)26 / 256 ـ 260
• (9)265 ؛ تحرير الوسيلة 1/ 568