براى حج ناگزير از عبور از ميقات است، بدون احرام نمىتواند از ميقات بگذرد؛ هرچند منزلش به مكّه نزديكتر از ميقات باشد.(3)
مراد از نزديكى، نزديكتر بودن به مكّه است. از برخى، اعتبار نزديكتر بودن به عرفات( --> عرفات)نقل شده است.(4)برخى، نزديكتر بودن منزل از جهت مكّه را ملازم با نزديكتر بودن به عرفات دانسته و گفتهاند: در عمل تفاوتى ميان دو عبارت نيست، هرچند به لحاظ مفهومى متفاوتند.(5)
( --> ميقات)
دهان
دهان: از اعضاى بدن.
به اوّلين قسمت دستگاه گوارش؛ شامل لبها، زبان، دندانها و غدد بزاقى دهان گويند. از احكام آن در بابهاى طهارت، صلات، صوم، حج و تجارت سخن رفته است.
طهارت:بنابر قول به نجس شدنِ درون اعضا (بواطن) نظير دهان، اگر دهان بر اثر ملاقات با نجس يا متنجس نجس شود، با زوال عين نجاست به سبب بلعيدن آن، پاك مىگردد. البته فروبردن نجس در صورتى كه در آب دهان مستهلك نشود حرام است(1)( --> استهلاك).
قرار دادن نگين عقيق، كه بر آن، شهادت به توحيد، نبوّت و امامت نوشته شده، در دهان ميّت(2)و بستن دهان او پس از مرگش(3)و نيز نزديك كردن تلقين كننده دهان خود را به گوشهاى ميّت هنگام تلقين(4)( --> تلقين)، مستحب است( --> تجهيز).
صلات:كسى كه به سبب خوردن سير و پياز و مانند آن، دهانش بو مىدهد، در حدّى كه بوى بد آن ديگران را مىآزارد، مكروه است به مسجد برود.(5)بنابر مشهور، بستن دهان با دهان بند در نماز، در صورتى كه مانع خواندن قرائت نگردد براى مرد مكروه است.(6)
صوم:فروبردن اخلاط بينى اگر وارد فضاى دهان نشود روزه را باطل نمىكند. در بطلان روزه با فروبردن اخلاط بينى