لعان:به تصريح برخى، اگر پدر، يكى از دو قلوها را به فرزندى بپذيرد، ديگرى نيز ملحق به او مىشود و او نمىتواند، ديگرى را با لعان( --> لعان)از خود نفى كند. همچنين بنابر قول برخى، اگر دومى را بپذيرد و اوّلى را نفى كند، دومى نيز به او ملحق مىشود و از وى ارث مىبرد؛ ليكن پدر ـ به جهت انكار فرزندى وى ـ از او ارث نمىبرد.(6)
عتق:كسى كه نذر كرده نخستين مولود كنيزش آزاد باشد، اگر كنيز، دو قلو بزايد و هر دو يكباره به دنيا بيايند، هر دو آزاد خواهند بود و در صورتى كه يكى پس از ديگرى به دنيا بيايد، در آزادى هر دو يا اوّلى به تنهايى، اختلاف است.(7)
ارث:كسى كه با لعان، فرزند در رحم همسرش را انكار كند و سپس زن، دو قلو بزايد، دو قلوها بر اساس نسب مادرى، از يكديگر ارث مىبرند. در نتيجه اگر يكى قبل از ديگرى بميرد، آن ديگرى يك ششم از تركه مرده را ارث مىبرد.(8)
( --> ذو الرأسين)
دولاب
دولاب: چرخ چاه.
دولاب چرخى است كه جهت آبيارى كردن با آن از چاه آب مىكشند. از آن به مناسبت در بابهاى طهارت، زكات، مساقات، مزارعه، اجاره، شفعه و ارث سخن گفتهاند.
طهارت:دولاب و مانند آن از اشيايى كه به زمين متّصلاند اگر با ادرار يا مايع نجس ديگر، نجس شوند، بنابر قول گروهى با آفتاب( --> خورشيد)پاك مىگردند.(1)
زكات:زكات غلاّت (گندم، جو، خرما و كشمش) در صورتى كه با دولاب و مانند آن از ابزارهاى دستى يا ماشينى آبيارى( --> آبيارى)گردد، يك بيستم است(2)( --> زكات).
مساقات و مزارعه:اگر عقد مساقات( --> مساقات)يا مزارعه( --> مزارعه)از