نشان دادن شكارى كه در خشكى زندگى مىكند به شكارچى، حتّى با اشاره بر مُحرم( --> احرام)حرام است؛ خواه در محدوده حرم( --> حرم)باشد يا بيرون از آن. اما بر غير محرم، تنها در محدوده حرم، حرام است. به شرط آنكه شكارچى از جاى شكار مطّلع نباشد و يا قصد صيد نداشته باشد و گرنه حرام نخواهد بود.
در موارد حرمت، در صورتى كه شكارچى با دلالت او، شكار را بگيرد يا بكشد و يا آسيب برساند، كفّاره نيز بر عهده نشان دهنده ثابت مىشود.(1)
از دلالت به معناى دوم در اصول فقه، بخش الفاظ سخن گفتهاند.
دلالت به اين معنا عبارت است از بودن شىء بر حالتى كه علم به وجود آن، مستلزم انتقال به وجود شىء ديگر باشد، مانند صداى كوبه در كه انسان را از وجود كسى پشت در آگاه مىكند. در مثال ياد شده به صداى كوبه در «دالّ»، به كسى كه پشت در است «مدلول» و به صفت و حالت پديد آمده براى صدا «دلالت» گويند.(2)آنچه در اصول فقه درباره دلالت بحث شده، دلالت الفاظ بر معانى است.
اقسام:براى دلالت از حيث ياد شده (دلالت لفظ بر معنا) تقسيماتى ذكر شده است.
الف. تقسيم به دلالت مطابقى، تضمنى و التزامى.
دلالت مطابقى، دلالت لفظ است بر تمام معناى خود، مانند دلالت لفظ حسن بر فرد مسمّا به اين نام.
دلالت تضمنّى، دلالت لفظ است بر جزئى از معنا، مانند دلالت لفظ حسن بر سر و پاى فردى كه به اين نام خوانده مىشود.
دلالت التزامى، دلالت لفظ است بر ملازم عقلى يا عرفى معناى خود، مانند دلالت لفظ خورشيد بر نور يا دلالت لفظ «حاتم» بر جود و بخشندگى.(3)