دَغارَه: ربودن آشكار مال( --> اختلاس).

دَفّ: دايره.

دفّ عبارت است از ساز كوبه‌اى با چنبر چوبى بزرگ كه بر يك دهانه آن، پوست كشيده شده است. از آن در باب تجارت و شهادات سخن گفته‌اند.

دفّ از آلات لهو( --> آلات لهو)به شمار مى‌رود؛ از اين رو، به كار گيرى و هر گونه اكتساب با آن در غير عروسى و مراسم ختنه سورى حرام است.(1)در حرمت به كارگيرى دفّ در مراسم عروسى و ختنه اختلاف است. گروهى قائل به جواز با كراهت شده‌اند.(2)بنابر تصريح برخى قائلان به جواز، دايره بايد بدون زنگوله باشد.(3)

دفاع: دفع كردن مهاجم.

از احكام آن در باب جهاد و حدود سخن گفته‌اند.

دفاع به لحاظ موضوع آن، ابعاد و مصاديق گوناگونى دارد، از جمله:

1. دفاع از سرزمين اسلام:دفاع از اسلام و سرزمينهاى اسلامى در برابر دشمنى كه موجوديت اسلام را تهديد مى‌كند و يا قصد استيلا بر بلاد اسلام و ناموس و اموال مسلمانان دارد، بر هر مكلّف واجب است و شرط آن حضور امام عليه السّلام يا نايب وى نيست.(1)

در صدق عنوان جهادِ مصطلح در شرع بر دفاع از سرزمينهاى اسلام بدون حضور امام يا نايب وى، اختلاف است. بنابر قول به صدق، احكام جهاد ـ از قبيل حرمت فرار، تقسيم غنايم و احكام شهيد( --> شهيد)ـ بر آن جارى مى‌شود. برخى، تنها احكام شهيد را جارى دانسته‌اند(2)( --> جهاد).

2. دفاع از نفس:دفاع از خود در برابر كسى كه قصد جان آدمى را دارد، جايز،

• (1)الروضة البهية 3/ 210 ؛ مجمع الفائدة 8/ 41 ؛ الحدائق الناضرة 18/ 200
• (1)جواهر الكلام 21/ 14 ؛ تحرير الوسيلة 1/ 485
• (2)رياض المسائل 13/ 265 ؛ المبسوط 8/ 224 ؛ المختصر النافع/ 279 ؛ كشف اللثام 10/ 296 ؛ تذكرة الفقهاء (ق) 2/ 581 ؛ كتاب السرائر 2/ 215 ؛ مجمع الفائدة 12/ 340 ـ 341
• (2)جامع الشتات 1/ 366 ـ 367
• (3)الدروس الشرعية 2/ 126 ؛ مسالك الافهام 14/ 183 ؛ رياض المسائل 13/ 267 .