responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ فقه فارسي نویسنده : موسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامي    جلد : 3  صفحه : 62
جدى

جُدَى: ستاره قطبى.

از آن به مناسبت در باب صلات نام برده‌اند.

از اَمارات ظنّى تشخيص جهت قبله، در صورت عدم دستيابى به علم، براى اهالى مركزى عراق، همچون كوفه، نجف و بغداد، قرار دادن جدى پشت شانه راست؛ براى اهالى بصره و مناطق شرقى عراق و نيز مردم صنعا، محاذى گوش راست؛ براى ساكنان موصل و مناطق غربى عراق، بين دو كتف؛ براى مردم شام، پشت شانه چپ؛ براى اهالى عدن، بين دو چشم؛ و براى ساكنان حبشه و نوبه محاذى گونه چپ است(1)(--> قبله).

جَذّاء--> جدعاء

جذام

جُذام: نوعى بيمارىِ عفونى مزمن.

جذام ـ كه به آن خوره و آكِله نيز گفته مى‌شود ـ بيمارى عفونى مزمنى است كه ضايعاتى در پوست، مخاط و اعصاب ايجاد مى‌كند. به فرد مبتلا به اين بيمارى «جذامى» گويند. از آن در بابهاى صلات، تجارت، نكاح، ظهار، عتق و قصاص سخن رفته است.

امامت جماعت جذامى براى ديگران بنابر قول مشهور متأخران كراهت دارد.(1)برخى، امامت جذامى را تنها براى غير جذامى مكروه دانسته‌اند؛ بنابر اين، امامت او براى ديگر جذاميان مكروه نخواهد بود.(2)

مبتلا بودن برده به بيمارى جذام عيب به شمار مى‌رود و موجب ثبوت حقّ خيار براى خريدار آن مى‌گردد؛(3)چنان كه ابتلاى برده به آن پس از خريد تا يك سال، موجب ثبوت حقّ خيار براى خريدار است(4)(--> اَحداث سنه). همچنين بيمارى جذام از اسباب قهرى آزادى برده است؛(5)از اين رو، برده مبتلا به آن را نمى‌توان جهت كفّاره آزاد كرد.(6)

وجود بيمارى جذام در زن قبل از ازدواج از عيوبى است كه در صورت جهل به آن موجب ثبوت حقّ فسخ عقد نكاح براى مرد است. برخى قدما، مرد


نام کتاب : فرهنگ فقه فارسي نویسنده : موسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامي    جلد : 3  صفحه : 62
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست