اگر جدّه پدرى در كنار برادر يا خواهر ـ پدرى و مادرى و يا پدرى ـ ميّت قرار گيرد، جدّه به منزله خواهر پدرى ميّت منظور و تركه بر اساس حكم سهم مرد دو برابر سهم زن بين آنان تقسيم مىشود(12)و در صورت اجتماع جدّه پدرى با جدّه مادرى و انحصار وارث به آنان، يك سوم مال به جدّه مادرى و دو سوم آن به جدّه پدرى مىرسد(13)(--> جدّ).
قصاص:جدّه در مقابل كشتن نوه خود قصاص مىشود. از برخى قدما در جدّه و مادر عدم ثبوت قصاص نقل شده است؛ همان گونه كه پدر و جدّ پدرى قصاص نمىشوند.(14)
جدهّ به معناى دوم به مناسبت در باب حج به كار رفته است.
جدّه از ميقاتهاى حج(--> ميقات)به شمار نمىرود؛ هرچند برخى قدما آن را ميقات اهالى مصر و كسانى كه از راه دريا به حج مىروند، برشمردهاند؛(15)ليكن ساير فقها گفتهاند: احرام از جدّه در صورتى درست است كه محاذى ميقات باشد. در غير اين صورت، صحيح نيست.(16)
جدى
جَدْى: بزغاله نر.
در اينكه به بزغاله نر در چه سنّى «جَدْى» گفته مىشود، بين لغويان اختلاف است. از هنگام تولّد تا يك سالگى؛ بزغاله شش يا هفت ماهه؛ از چهار ماهگى تا هنگام چريدن و از زمان تولّد تا زمان چريدن و قوى شدن، اقوال مطرح در تعريف جدى است.(1)از اين عنوان در باب حج سخن گفتهاند.
بنابر مشهور، كفّاره كشتن خارپشت، سوسمار و موش صحرايى در حال احرام، يك جدى است. برخى، ديگر حيواناتى