responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ فقه فارسي نویسنده : موسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامي    جلد : 3  صفحه : 582

را به خانواده‌اش تحويل دهد و در صورت عدم تحويل بايد ديه او را بپردازد.(8)

زنى كه دايگى كودكى را پذيرفته، بدون اجازه ولىّ كودك نمى‌تواند او را به دايه‌اى ديگر تحويل دهد و اگر چنين كند ضامن است.(9)

اگر بر اثر غلتيدن دايه در خواب روى كودك، وى بميرد، در ثبوت ديه بر دايه يا عاقله او( --> عاقله)اختلاف است. برخى قائل به تفصيل شده و گفته‌اند: اگر علّت پذيرش كودك، فقر و نياز بوده، ديه بر عاقله است و اگر فخر فروشى و مانند آن بوده، بر عهده خود دايه است.(10)

( --> مرضعه)( --> رضاع)

داين

داين: طلبكار( --> دين).

دايى

دايى: برادر مادر.

از آن در بابهاى تجارت، نكاح، اطعمه و اشربه و ارث نام برده‌اند.

انسان مى‌تواند مالك دايى خود ـ كه برده است ـ گردد، گرچه مكروه است(1)

( --> بردگى). دايى مَحرم انسان است؛ بنابر اين، ازدواج با او جايز و صحيح نيست؛ هرچند با واسطه باشد، مانند دايى پدر يا مادر. در اين حكم فرقى بين دايى نسبى و رضاعى( --> رضاع)نيست.(2)

نفقه دايى( --> نفقه)بر انسان واجب نيست، هرچند مستحب است.(3)

خوردن از منزل دايى بدون اذن او در حدّ متعارف، بدون تباه كردن و علم نداشتن به ناخشنودى وى جايز است( --> خوردن).(4)

دايى در ارث جزء طبقه سوم به شمار مى‌رود. اگر وارث ميّت منحصر به دايى او باشد، همه مال به او مى‌رسد و اگر متعدد باشند، مال به طور مساوى ميان آنان تقسيم مى‌شود، مگر آنكه برخى پدرى و مادرى يا پدرى و برخى ديگر مادرى باشند، كه در اين صورت، دايى مادرى، اگر يكى باشد يك ششم و اگر متعدد


نام کتاب : فرهنگ فقه فارسي نویسنده : موسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامي    جلد : 3  صفحه : 582
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست