در مالكيّت دالان، بايكديگر اختلاف كنند و هيچ كدام براى اثبات ادعاى خود بيّنهاى نداشته باشد، با وجود راه پله طبقه بالا از دالان، حكم به مالكيت مشترك هر دو مىشود؛ اما اگر راه پله از بيرون ساختمان باشد، حكم به مالكيّت دالان براى مالك طبقه پايين مىگردد.(1)
كسى كه قسم خورده به خانهاى وارد نشود، اگر لفظ «دار» را به كار برده، دالان هم جزو آن محسوب مىشود و اگر لفظ «بيت» را به كار برده، دالان جزو آن نخواهد بود. در نتيجه در صورت دوم با دخول در دالان قسم شكسته نمىشود.(2)
دام به معناى نخست، عبارت است از وسيلهاى همچون تور و مانند آن كه براى گرفتار كردن و صيد جانوران در جايى كار مىگذارند. از آن در باب صيد و ذباحه سخن گفتهاند.
كسى كه به قصد صيد، دامى مىافكند آنچه در دام افتد مالك مىشود، هرچند پس از به دام افتادن فرار كند؛ از اين رو، چنانچه كسى ديگر آن را صيد كند مالك نمىشود؛(1)ليكن اگر گستردن دام به قصد صيد نباشد، بنابر تصريح برخى، صرف به دام افتادن موجب مالكيت نمىشود، مگر آنكه دام گستر آن را بگيرد. و اگر ديگرى آن را بگيرد مالك آن مىشود.(2)
اگر كسى دام ديگرى را غصب و با آن صيد كند صيد از آنِ غاصب است نه مالك دام، هرچند غاصب به جهت غصب مرتكب گناه شده است. البته اجرة المثل استفاده از دام بر عهده غاصب است كه به مالك مىپردازد(3)( --> اجرة المثل).