مستحب است.(12)در ساير خونها اگر زياد باشد، مانند خون گوسفند ذبح شده، بنابر مشهور پنجاه دلو و اگر كم باشد ده دلو كشيده مىشود.(13)
صلات:از شرايط بدن و لباس نمازگزار طهارت است؛ از اين رو، نماز در بدن يا لباس خون آلود صحيح نيست؛ ليكن خون جراحت( --> جراحت)و خون كمتر از يك درهم بغلى( --> درهم بغلى)ـ جز خون حيض، نفاس و استحاضه ـ معفوّ و نماز با آن صحيح است.(14)برخى خون نفاس و استحاضه را نيز معفوّ دانستهاند.(15)در اينكه بخشودگى شامل خون نجس العين، مانند سگ، خوك و كافر، بلكه هر حيوان حرام گوشتى مىشود يا نه اختلاف است. مشهور قول اوّل است.(16)برخى نيز گفتهاند: عفو تنها شامل خون خود انسان و حيواناتى كه ذبحشان متعارف است مىشود و شامل خون انسانى ديگر و نيز حيواناتى كه ذبحشان متعارف نيست نمىشود.(17)
در مقدار وسعت درهم بغلى سه نظر است: نزديك به وسعت گودى كف دست؛ بند بالايى انگشت شصت و بند بالايى انگشت ميانى.(18)
صوم:خون گرفتن به حجامت و مانند آن براى روزه دار در صورتى كه موجب ضعف وى گردد مكروه است.(19)
حج:در حرمت خون گرفتن به حجامت( --> حجامت)و مانند آن در حال احرام( --> احرام)در غير حال ضرورت، اختلاف است.(20)
تجارت:بنابرمشهور، بلكه به ادعاى اجماع، اكتساب با عين نجس مانند خون به فروختن، اجاره دادن و غير آن، حرام و معامله باطل است. برخى معاصران، با وجود منفعت حلال و عقلايى، مانند تزريق خون به ديگرى كه امروزه رايج است، خريد و فروش آن را جايز دانستهاند.(21)
صيد و ذباحه:از شرايط حلال شدن حيوان به تذكيه، حركتِ بيانگر زنده بودن حيوان پس از ذبح يا نحر است. در اينكه علاوه بر حركت، خارج شدن خون به قدر متعارف لازم است يا يكى از آن دو كفايت مىكند، اختلاف است(22)( --> ذبح).