افكننده نخواهد بود. البته جانى به مقدار جنايتى كه هنگام افكندن تا اوّلين وقت ممكن براى رهايى، بر او وارد كرده ضامن است.(4)
خوراك --> خوردنى
خوردن
خوردن: جويدن و فروبردن مواد غذايى از راه دهان و بلعيدن آن/ نوشيدن( --> نوشيدن)/ به ناروا تصرف كردن مال كسى(-->اكل به باطل).
از احكام خوردن به معناى اوّل در بابهاى طهارت، صلات، صوم، حج، تجارت، نكاح و اطعمه و اشربه سخن گفتهاند.
حكم:انسان همچون ديگر جانداران براى ادامه حيات خود نياز به خوردن دارد و از آنجا كه حفظ جان از واجبات است، خوردن در حدّ حفظ جان واجب است.(1)و افزون بر آن، مباح خواهد بود؛ چنان كه خوردن از روى سيرى و نيز تا مرز پر شدن معده كراهت دارد(2)و با داشتن زيانِ درخور اعتنا حرام است.(3)خوردن به نيّت كسب توانايى در به جا آوردن تكاليف و وظايف بندگى مستحب است.(4)خوردن از سفرهاى كه بر آن شراب نوشيده شود، حرام مىباشد.(5)
خوردن و طهارت:خوردن در حال تخلّى( --> تخلّى)مكروه(6)و از ظرف طلا و نقره حرام است( --> ظرف).(7)
خوردن و عبادت:خوردن در حال نماز در صورتى كه نماز گزار را از حالت نماز گزاردن خارج كند، موجب بطلان نماز است. در غير اين صورت، بطلان نماز اختلافى است. بنابر قول به حرمت قطع عمدى نماز واجب، خوردن اگر موجب بطلان نماز شود، حرام نيز مىباشد.(8)
از مبطلات روزه خوردن است، مگر آنكه از روى سهو و غفلت انجام گيرد. خوردن عمدى در روزه واجب، مانند ماه رمضان، علاوه بر باطل كردن روزه، حرام است.(9)( --> روزه).