حكم خواهر نسبى را دارد. از اين عنوان در بابهاى صلات، تجارت، نكاح، اطعمه و اشربه و ارث سخن رفته است.
صلات:نماز گزاردن در ملك خواهر بدون اذن وى جايز است، جز در صورت علم به عدم رضايت او.(1)
تجارت:خواهر و دختر او از جمله كسانىاند كه انسان مالك آنان نمىشود و به محض انتقال آنان به ملك انسان به طور قهرى آزاد مىشوند. شمول اين حكم نسبت به خواهر رضاعى اختلافى است. مشهور ميان متاخرأن، شمول است.(2)
نكاح:خواهر و دختران او، هر چه پايين روند بر انسان مَحرمند و ازدواج با آنان حرام است، خواه نَسَبى باشند يا رضاعى.(3)ازدواج با خواهر برادر ـ كه خواهر خود انسان نيست ـ مكروه است.(4)
برادر بر خواهر ولايت( --> ولايت)ندارد؛(5)ليكن مستحب است خواهر ـ با نبودن پدر و جدّ پدرى ـ در امر ازدواج، برادر خود را وكيل كند.(6)تأمين نفقه خواهر مستحب مؤكّد است.(7)
اطعمه و اشربه: خوردن از خانه خواهر بدون اذن او ـ بنا بر تصريح قرآن كريم ـ جايز است،(8)مگر با علم يا ظنّ غالب به نا خشنودى وى.(9)
ارث:خواهر، برادر و اجداد ميّت از طبقه دوم ارث به شمار مىروند كه با نبودن وارث براى ميّت در طبقه اوّل، از او ارث مىبرند.
ميّتى كه تنها يك خواهر دارد، وى نصف تركه را به جهت فرض، ارث مىبرد. نصف ديگر از جهت قرابت به او مىرسد، و اگر بيش از يك خواهر داشته باشد، خواهران، دوسوم را به جهت فرض، ارث مىبرند و يك سوم باقى مانده را به جهت قرابت. اگر ميّت علاوه بر خواهر، برادر داشته باشد. برادر دو برابر خواهر ارث مىبرد.
اگر وارث، خواهر مادرى ميّت باشد، يك ششم مال به جهت ارث و باقى مانده به جهت قرابت به او داده مىشود. خواهر و برادر پدرى با وجود برادر و خواهر پدرى و مادرى ارث نمىبرند.
با اجتماع خواهر و برادر مادرى و برادر و خواهر پدرى و مادرى براى ميّت،