خطا در شهادت:اگر گواهان پس از گواهىاى كه منجرّ به قصاص شده، از گواهى خود برگردند و بگويند اشتباه كردهايم، بايد ديه فرد قصاص شده را بپردازند.(10)
خطا در قتل و جرح:كشتن و نيز آسيب رساندن به ديگرى از روى خطاى محض، موجب ثبوت ديه است نه قصاص، و ديه آن بر عاقله( --> عاقله)مىباشد؛ ليكن در جراحت اگر كمتر از موضحه( --> موضحه)باشد، در ثبوت ديه آن برعاقله يا جانى اختلاف است.(11)در قتل خطايى علاوه بر ديه، كفّاره نيز ثابت است.(12)
خطاب
خطاب: مخاطب قرار دادن ديگرى.
از آن در باب قضاء سخن گفتهاند.
در صورت سكوت دو طرف دعوا در محكمه، بر قاضى مستحب است آنان را با خطاب جمعى يا با اين عنوان كه مدّعىِ از شما سخن بگويد، به سخن گفتن فراخواند و مكروه است خصوص يكى از آن دو را مخاطب قرار دهد؛ چون سبب نگرانى ديگرى مىشود. ظاهر كلام برخى حرمت آن است.(1)
خطّابيّه
خطّابيّه: از فرقههاى منحرف، منسوب به شيعه.
به پيروان محمد بن ابى زينب، مِقلاص اسدى، با كنيه ابوالخطّاب، خطّابيّه گويند. ابوالخطّاب از اصحاب امام صادق عليه السّلام بود و احاديثى چند به نقل از وى از آن حضرت روايت شده است.
ابوالخطّاب در زمان حيات امام صادق عليه السّلام از مسير حق منحرف شد و عقايد سخيف و باطلى، از جمله اباحى گرى در احكام شريعت و غلوّ درباره امامان با ادّعاى خدايى براى امام صادق عليهالسّلام، ابراز كرد؛ از اين رو، پيشواى ششم وى را لعن و از جمع پيروان