responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ فقه فارسي نویسنده : موسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامي    جلد : 3  صفحه : 465

جايز نيست؛ ليكن پس از ريزش گل آن و نمايان شدن ميوه‌اش به صورت يك برداشت يا بيشتر صحيح است. مرجع تشخيص مقدار يك برداشت عرف است؛ ليكن معامله سبزيهايى همچون هويج و شلغم كه ميوه‌شان در دل زمين است به جهت مجهول بودن بنابر قول گروهى صحيح نيست.(4)برخى آن را صحيح دانسته‌اند.(5)

خريد و فروش خضر همچون تره و نعنا كه پس از چيدن دوباره مى‌رويند پس از رويش به صورت يك چين يا بيشتر صحيح است.(6)

بنابر مشهور، كسى كه درخت ميوه يا خضر در مسير عبورش قرار دارد با شرايطى ـ از جمله عدم علم يا ظن به نارضايتى صاحبش ـ مى‌تواند به قدر متعارف از آن بخورد(7)( --> حق مارّه).

مساقات:مساقات( --> مساقات)بر درختان صحيح است؛ ليكن بر مثل خضر كه در زمين ريشه ثابت ندارند صحيح نيست.(8)

لقطه:چيزى را كه انسان پيدا كرده، چنانچه از فاسد شدنيها همچون خضر باشد، مى‌تواند پس از تعيين قيمت و به ذمّه گرفتن آن در آن تصرّف كند(9)( --> لقطه).

( --> سبزى)

خضوع

خضوع: فروتنى و فرمانبردارى.

هرچند سه واژه خضوع، خشوع و تواضع، در مقابل تكبّر به معناى فروتنى به كار مى‌روند؛ ليكن بين آنها تفاوتهاى ظريفى وجود دارد. برخى، در مقام فرق بين خضوع و خشوع، اوّلى را به اعضاى بدن و دومى را به قلب اختصاص داده‌اند.(1)برخى، خشوع را اعم از خضوع دانسته و گفته‌اند: قلمرو خضوع بدن است؛ ليكن خشوع، علاوه بر بدن، صدا (پايين آوردن صدا) و نگاه (به پايين نگريستن) را در بر مى‌گيرد.(2)برخى ديگر گفته‌اند: خشوع بيشتر در پايين آوردن صدا و خضوع در به زير افكندن سر به كار مى‌رود.(3)


نام کتاب : فرهنگ فقه فارسي نویسنده : موسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامي    جلد : 3  صفحه : 465
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست